تو اندر بوستان باید که پیش سرو ننشینی
وگر نه باغبان گوید که دیگر سرو ننشانم
:11():
سعدی شیرازی
:11():
Printable View
تو اندر بوستان باید که پیش سرو ننشینی
وگر نه باغبان گوید که دیگر سرو ننشانم
:11():
سعدی شیرازی
:11():
میان مهربانان کی توان گفت
که یار ما چنین گفت و چنان کرد
دامی تو یا کمند ؟ ندانم براستی
دانم همی که آفت جان و دل منی :1. (21):
یاد باد ان که سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
دوش آرزوی خواب خوشم بود یک زمان
امشب نظر به روی تو از خواب خوشتر است
:11():
سعدی
:11():
دوش آرزوی خواب خوشم بود یک زمان
امشب نظر به روی تو از خواب خوشتر است
:11():
سعدی
:11():
ترسم رسد به گلبن حسن تو آفتی
در این شب سیه که فرو مرده شمع ماه
هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت
کندم قصد دل ریش به ازار دگر
روان پرور بود خرم بهاری
که گیری پای سروی دست یاری
و گر یاری ندارد لاله رخسار
بود یکسان به چشمت لاله و خار
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
بر زبان بود مرا ان چه ترا در دل بود