مرا می بینی و هردم زیادت می کنی دردم
تو را می بینم و میلم زیادت می شود هردم
Printable View
مرا می بینی و هردم زیادت می کنی دردم
تو را می بینم و میلم زیادت می شود هردم
مستي هم درد منو ديگه دوا نمي کنه
غم با من زاده شده منو رها نمي کنه
هر چند کار ازمودم از وی نبود سودم/من جرب المجرب حلت به الندانه
هماي اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذري بر مقام ما افتد
درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده ام که مپرس
سی ساله توانگری و فرمان
یک روزه هلاک جان نیرزد
دوستان جان داده ام بهر دهانش بنگرید
کاو به چیزی مختصر چون باز می ماند ز من
نان کس را به زور نگشایم
بلکه نانش به نان برافزایم
میروی و مژگانت فتنه ها می انگیزد
می روی و می ریزی خون خلق و می دانی
خدا منو قربونت کنه ایشالا
قربون چشمونت کنه ایشالا (!)
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]
انانکه خاک را به نظر کیمیا کنند
ایا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند