یکی روبهی دید بی دست و پای
فرو ماند در لطف و صنع خدای ...
:1. (38):
Printable View
یکی روبهی دید بی دست و پای
فرو ماند در لطف و صنع خدای ...
:1. (38):
یکی از عقل می لافد یکی طامات می بافد
بیا کاین داوری ها را به پیش داور اندازیم
بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه
که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم
مرغ دل ما را هيچ كس رام نكرد
آرام تويي دام تويي دانه تويي تو
:1. (38):
وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
شکستی و نشکستم، بُریدی و نبریدم
اگر ز خلق ملامت، و گر ز کرده ندامت
کشیدم از تو کشیدم، شنیدم از تو شنیدم
من آن موجم که آرامـــش ندارم
به آســـانی سر ســــازش ندارم
:1. (38):
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
همه کس طالب یارند چه هشیار چه مست
همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
:1. (38):
علي آقا تکراري بود.
يه روز تو باغ پائيز تورو تکيده ديدم
زدي ريشه تو قلبم تورو به جون خريدم
من از خرابه دل برات گلخونه ساختم
بهارو با تو ديدم به بوي تو شناختم
من و تو در حقیقت آگاهیم، هر دومون گمشده یک راهیم
هر دو زخمی شده یک شلاق، هر دو نفرین شده یک آهیم
هر کی گفت این شعر رو کی میخونه :1. (38):
من ندانم شعر را کي خوانده است
تو بگو تا بدانم کي خوانده است. :1. (38):