نمی دونم چرا شد دو تا پست!
این رو مدیران حذف کنند :give_rose:
Printable View
نمی دونم چرا شد دو تا پست!
این رو مدیران حذف کنند :give_rose:
ماه من شاهد آفاقی و معشوق منی ....
شمع هر جمعی و سرحلقه ی هر انجمنی ....
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]
یه روز از همین روزا روی شب پا میزارم
توی قاب لحظه ها عکس فردا میزارم
تا که خوبه خوب بشه زخمهای دلواپسی
عشق و مرحم میکنم روی دلها میزارم
مبر ز موی سـپیدم گمان به عمر دراز ▲ جوان ز حادثه ای پیر می شود گاهی
بگو اگر چه به جایی نمی رسد فریاد ▲ کلام حق دم شمشیر می شود گاهی
يک شب گرم و تب آلود آمدی از شهر باران
ناگهان از هر جوانه گل برآمد چون بهاران
اي تو از نسل بهاران اي اميد سبزه زاران
اي نگاهت پاک و معصوم چون نگاه چشمه ساران
(خواننده کوروش يغمايي)
نه سایه دارم و نه بر ، بیفکنندم و سزاست
وگرنه بر درخت تر کسی تبر نمی زند
:1. (38):
دیشب خواب تو را دیدم ، چه رویای پر شوری
انگار که توی خواب دیدم که سالها از من دوری.
تو را توی باغی دیدم که سر تا سر خزان بود
هزاران چشم پر ز اشک به طاق آسمان بود.
دامن مکش به ناز، که هجران کشیده ام
نارم بکش، که ناز رقیـــــــبان کشیده ام
شاید چو یوسفم بنوازد عزیز مصر
پاداش ذلتی که به زندان کشیده ام
:1. (38):
من که باورم نميشه تو نباشي عشق نباشه گل نباشه
مگه ميشه تو نباشي من نميرم زنده باشه
من که باورم نميشه بردن اسم تو از ياد
آخه رسم عاشقي رو دستهاي تو ياد من داد
دوست دارم شمع باشم در کنار تو بسوزم
روشنی بخشم به جمعی و خودم تنها بسوزم
حاج مرتضی تهرانی
:1. (10)::1. (10):