یکی درد و یکی درمون پسنده________ یکی وصل و یکی هجرون پسنده
ما از درمون درد و وصل وهجرون_______ پسندم آنکه را جانان پسنده
Printable View
یکی درد و یکی درمون پسنده________ یکی وصل و یکی هجرون پسنده
ما از درمون درد و وصل وهجرون_______ پسندم آنکه را جانان پسنده
هزار شکر که ديدم به کام خويشت باز
ز روي صدق و صفا گشته با دلم دمساز
زدست ديده و دل هر دو فرياد
که هر چه ديده بينه دل کنه ياد
بسازم خنجري نيشش ز پولاد
زنم بر ديده تا دل گردد آزاد
در اين دنيا كسي بي غم نباشد
اگر باشد بني آدم نباشد
دل بي غم در اين عالم نباشه
اگه باشه نامش دل نباشه
هر صبح و شام قافله‌اي از دعاي خير
در صحبت شمال و صبا مي‌فرستمت
تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزيز خود به نوا مي‌فرستمت
تا تواني دلي بدست آور
دل شکستن هنر نمي باشد
سلام بچه ها! من تازه عضو شدم! از آشنایی با همه خوشحالم! برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]
اینم از می:
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی . . . . باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]
خوش اومدي اميد وارم از اين انجمن استفاده ببري :11():نقل قول:
سلام بچه ها! من تازه عضو شدم! از آشنایی با همه خوشحالم! برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]
در روي خود تفرج صنع خداي کن
کيينه خداي نما مي‌فرستمت
تا مطربان ز شوق منت آگهي دهند
قول و غزل به ساز و نوا مي‌فرستمت
میسی دادش خوبنقل قول:
خوش اومدي اميد وارم از اين انجمن استفاده ببري
راستی من شعرت رو نتونستم درست بخونم! برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]
اینم شعر بعدی می:
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق . . . . هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم