چندی پیش در فضای سیاسی، خبرهای مهمی در مورد ونزوئلا شنیده شد. یکی از مهمترین اتفاقاتِ این کشور، اختلال گسترده در شبکهی برق و خاموشی بخش بزرگی از ونزوئلاست. اما حالا زمزمههایی از تلاشهای مقامات آمریکا برای دستکاری در سیستم برق ایران نیز شنیده میشود.
با شدت گرفتن زمزمهها در مورد احتمال دست داشتن دولت آمریکا در خاموشی سراسری ونزوئلا، یکی از کارشناسان سرشناس مسائل جغرافیای سیاسی خاورمیانه ادعا میکند که در سال 2010 یکی از دوستانش که یک مهندس ایرانی-آمریکایی است، او را از پیشنهاد مقامات رسمی دولت امریکا برای خرابکاری در شبکهی برق ایران در ازای دریافت پول نقد، آگاه کرده بود.
خانم شرمینه نروانی، کارشناس و تحلیلگر مسائل خاورمیانه و استاد سابق کالج سنآنتونیِ دانشگاه آکسفورد میگوید اتفاقات اخیر در ونزوئلا، شایعات در مورد احتمال حملهی سایبری و توییتهای مشکوک مقامات رسمی امریکا مثل مایک پمپئو (وزیر خارجه) و جان بولتون (مشاور امنیت ملی) دولت ترامپ باعث شده به یاد اتفاقی بیفتد که نُه سال پیش یکی از دوستان نزدیکش برای او تعریف کرده بود. ضمن ذکر این نکته که شهرسختافزار مستقلاً نمیتواند صحت و سقم این اظهارات را تأیید یا رد کند، ادامهی مطلب را از قول خانم نروانی نقل میکنیم:
دوستِ مهندسِ من – که بنا به دلایلی واضح نام او را ذکر نمی کنم و به جای آن از اسم مستعار کوروش در این مطلب استفاده خواهم کرد – در سال 2010 برای من فاش کرد که توسط دو کارمند وزارت امور خارجهی دولت امریکا به او پیشنهاد شده در ازای دریافت 250.000 دلار پول نقد، در سفر آیندهام به تهران برای آنها «کار بسیار سادهای انجام دهم».
کوروش بسیار مضطرب بود زیرا نمیدانست که این افراد چطور در درجهی اول از سفر نزدیک او به ایران خبر دارند و علاوه بر آن، از کجا فهمیدهاند که او در آن برههی زمانی، نیازمند وجه نقد بوده است. کوروش به غیر از شرکت در چند برنامهی تظاهرات اعتراضی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در سال 2009 در واشنگتن، اهل فعالیت سیاسی خاصی نبود. او تنها یکی از هزاران مهندس ایرانی-امریکایی بود که در امریکا به دنبال راهی برای زندگی بهتر و راحتتر میگشت.
کوروش به مقامات امریکایی اعلام کرد که علاقهمند به همکاری در این برنامه نیست. من آن زمان از او خواهش کردم که اجازهی نوشتن در مورد این اتفاق را بدهد اما او مضطرب بود و این اجازه را به من نداد. در یکی دو سال بعد از آن نیز من به تلاش ادامه دادم و او جزئیات بیشتری را در اختیارم قرار داد اما باز هم از انتشار آن راضی نبود. اطلاعات تکمیلی او به این شرح بود:
آنها از او میخواستند که در ازای دریافت 250.000 دلار، شبکهی برق تهران را از کار بیندازد.
افراد وزارت خارجه آمریکا یک بار دیگر نیز با او ملاقات کردند. آنها پیشنهاد کردند که جزئیات بیشتری در مورد کار را در اختیار کوروش قرار دهند. آنها از او میخواستند که در ازای دریافت 250.000 دلار، شبکهی برق تهران را از کار بیندازد. برای این کار نیاز به شخصی با مهارتهای فنی بود اما آنها میگفتند این کار، بسیار ساده است. او فقط باید به نقطهی مشخصی از تهران رفته و با یک وسیلهی ارتباطی مثل لپتاپ، یک کد را اجرا میکرد. کوروش حتی کد را به خاطر سپرده و آن را به من گفته بود. من نمیتوانم کد اصلی را فاش کنم اما چارچوب و اندازهی این کد شبیه به 32-B6-B10-40-E بود.
من در مورد اینکه این کد دقیقاً چه کاری را انجام میداد نظری ندارم. یکی از همکاران من با پیشزمینهی مهندسی در مورد آن میگوید: «چنین کدی میتواند یک رمز عبور برای شبکهی برق یا هر تجهیز دیگری باشد که با یک سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی کنترل میشود. تولیدکنندگان معمولاً کدهایی خاص برای دیباگ کردن یا راهاندازی مجدد سیستم در محصول خود قرار میدهند. سیستمهای کنترلی همگی الکترونیکی هستند و گاهی اوقات به دلایلی مثل زلزله، یک اتفاق خاص میتواند سیستم را خاموش کند و پس از آن نیاز به این است که در مجاورت سیستم قرار گرفته و کد جدید را برای راهاندازی مجدد آن وارد کنید. در صورتی که امکان نفوذ به سیستم وجود داشته باشد نیاز به حضور فیزیکی نیز نخواهید داشت اما این کار طبیعتاً سختتر خواهد بود. اگر امریکاییها برای تلاش در این خرابکاری نیاز به حضور فیزیکی شخصی داشتهاند، احتمالاً دلیل آن این بوده که دسترسی از راه دور به آن سیستم وجود نداشته است».
من واقعاً نمیدانم که چرا کوروش با اینکه تمایل به انجام این خرابکاری از طرف دولت امریکا را نداشت، در جریان این سطح از برنامه قرار گرفته است، اما او به من اطمینان داد که هیچ گاه تصمیم به همکاری با آنان نداشته و فقط در دیدار دوم، در مورد این برنامه «کنجکاو» شده است. او به من گفت که تصور اینکه مادربزرگ یا پدر شخصی به خاطر خاموش شدن دستگاههای پزشکی از دنیا برود باعث میشد امکانی برای انجام این عمل وجود نداشته باشد.
من جزئیات این اتفاق را به این دلیل به خاطر دارم که آن را بدون ذکر نام کوروش، در همان سال با چندین نفر در میان گذاشتم. امروز من در پیامرسان فیسبوک به جستجو پرداختم و پیامی را که در آن زمان برای نویسنده و فعال شورای ملی ایرانیان امریکا (نایاک)، تریتا پارسی، ارسال کرده بودم را پیدا کردم. تریتا اجازهی انتشار آن را به من داده است:
همسر من یک ایرانی-امریکایی است و من علاوه بر اینکه سالها پیش در واشنگتن یک شرکت اینترنتی در صنعت ارتباطات راهاندازی کرده بودم، یکی از اعضای شورای تکنولوژی ایرانی-امریکاییها نیز بودم؛ بنابراین از مدتها پیش با مهندسان و فعالان تکنولوژی زیادی در ارتباط هستم. به خاطر دارم که همین پیام برای تریتا را نیز با احتیاط بسیاری ارسال کردم زیرا او یکی از افراد مهم در فضای سیاسی جامعهی ما بود. اینکه دولت امریکا به دنبال استخدام مهندسان و شهروندان ایرانی-امریکایی برای خرابکاری در یک کشور دیگر بود میتوانست برای من و سایر همکارانم بسیار خطرناک باشد.
مطلب تحلیلی دیگری از ویتنی وب که یک خبرنگارِ محقق است در مورد قطعی برق ونزوئلا جزئیات بیشتری را در مورد برنامهی حملات سایبری علیه ایران در دورهی جورج بوش را افشا میکند. این برنامه که در سال 2016 با عنوان نقشهی Nitro Zeus در نیویورک تایمز فاش شده بود نیز علاوه بر سایر بخشها، قسمتهای حساسی از شبکهی برق ایران را نیز هدف قرار میداد.
این نکته را نیز باید در نظر داشته باشید که پیشنهاد مقامات امریکایی به کوروش برای خرابکاری در شبکهی برق ایران، در دورهی باراک اوباما انجام گرفته بود. این نشان میدهد که با وجود تغییر دولت، به قدرت رسیدن یک حزب دیگر و اتخاذ سیاستهای جدید، جنبههایی از نقشهی نیترو زئوس همچنان روی میز باقی مانده بود.
منبع: Medium
نظر خود را اضافه کنید.
برای ارسال نظر وارد شوید
ارسال نظر بدون عضویت در سایت