روزگاريست كه كس مرد ره عشق نديد..
حاليا چشم جهاني نگران من و توست...
:11():
Printable View
روزگاريست كه كس مرد ره عشق نديد..
حاليا چشم جهاني نگران من و توست...
:11():
تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد
هر دلی از حلقه ای در ذکر یارب یارب است
تا نگويي پيرهن تنگ است بر زيبا ،تنش ...
بس كه شيرين است ميچسبد به تن پيراهنش ...
:11():
من خودم این بیت از حضرت حافظ رو خیلی دوست دارم :
شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
روی مه پیکر او ســـــیر ندیدیم و برفت
تو نه عاشقي نه حيران نه غريب و نه پريشان...
به چنين كسي چه گويم كه چه روزگار دارم...؟
:11():
منم که گوشه میخانه خانقاه من است
دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است
توان به هجر تو آسان وداع جان كردن...
ولی وداع تو آسان نمی توان كردن...
:11():
نابرده رنج گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
دلا امشب به می باید وضو كرد...
و هر نا ممكنی را آرزو كرد...
:11():
درد پنهان فراقم ز تحمل بگذشت
ور نه از دل نرسيدي بزبان آوازم