هواخواه توام جانا و مي دانم كه مي داني ...
كه هم ناديده مي بيني و هم ننوشته مي خواني...
Printable View
هواخواه توام جانا و مي دانم كه مي داني ...
كه هم ناديده مي بيني و هم ننوشته مي خواني...
یاد باد آنکه زما وقت سحر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد
در سخن پنهان شدم چون بوی گل در برگ گل...
میل دیدن هر که دارد در سخن بیند مرا...
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زده ام فالی و فریادرسی می آید
مهراد خان كم نمياري ها برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]
دل و دين و عقل و هوشم همه را به آب دادي ...
ز كدام باده ساقي، به من خراب دادي؟
ما اینیم دیــگــه !!!نقل قول:
==========
یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از شر حسود چمنش
شب های هجر را گذراندیم و زنده ایم...
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود...
در اين خيال بسر شد زمان عمر و هنوز
بلاي زلف سياهت بسر نمي ايد
سلام من اومدم
دانی که چه ها چه ها چه ها می خواهمنقل قول:
وصل تو من بی سرو پا میخواهم
ناله و فغان و زاریم دانی چیست
یعنی که تو را تو را تو را میخواهم
(ابو سعید ابولخیر)
خوش اومدی:1. (29):