تا بو که يابم آگهي از سايه سرو سهی . . . . گلبانگ عشق از هر طرف بر خوش خرامي ميزنم
Printable View
تا بو که يابم آگهي از سايه سرو سهی . . . . گلبانگ عشق از هر طرف بر خوش خرامي ميزنم
ما عاشقان مستیم، سر را ز پا ندانیم^^^^^این نکتهها بگیرید، بر مردمان هشیار
در راه عشق اگر سر، بر جای پا نهادیم^^^^^بر ما مگیر نکته، ما را ز دست مگذار
در فال ما نیاید جز عاشقی و مستی^^^^^در کار ما بهائی کرد استخاره صد بار
روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر . . . . خرمن سوختگان را همه گو باد ببر
ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا . . . گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر
به به! برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]
رفـتـم کـه در اين منزل بيداد بدن
در دست نخواهد بر خنـگ از باد بدن
آن را بايد بـه مرگ مـن شاد بدن
کز دسـت اجـل تواند آزاد بدن :1. (29):
نفس گفتست بسي ژاژ و بسي مبهم
به کز اين پس کندش نطق خرد ابکم
تا ببازار جهان سوداگريم
گاه سود و گه زيان ميوريم
متاب ای پارسا روی از گنه کار
به بخشایندگی در وی نظر کن
اگر من ناجوان مردم به کردار
تو بر من چون جوان مردان گذر کن
نشايد گفتن آن کس را دلي هست
که ننهد بر چنين صورت دل از دست
اگر مراد تو اي دوست بي مرادي ماست
مراد خويش دگرباره من نخواهم خواست
تن پر ز شرم و بهایی مراست / اگر بی گناهم رهایی مراست
این هم یک شعر زیبا و پر معنا از حضرت حافظ:
ترسم اين قوم که بر دردکشان ميخندند
در سر کار خرابات کنند ايمان را
يار مردان خدا باش که در کشتي نوح
هست خاکي که به آبي نخرد طوفان را
حافظا مي خور و رندي کن و خوش باش ولي
دام تزوير مکن چون دگران قرآن را
آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت و نو آدمی