Xiaomi و OnePlus نشان دادند که می توان حتی با منابع محدود هم یک کمپانی موفق تولید گوشی های هوشمند بنا کرد. علیرغم اینکه رقیبانی همچون سامسونگ و اپل میلیاردها دلار برای تبلیغ محصولات خود هزینه می کنند، کمپانی های چینی کوچکی همچون Xiaomi و OnePlus توانسته اند جایگاهی مناسب برای خود دست و پا کنند. موفقیت آنها می تواند الگویی برای سایرین، چه کمپانی های توسعه یافته و چه تازه کارها باشد.
طبق گزارش نشریه معتبر وال استریت ژورنال Xiaomi در سه ماهه اخیر امسال با سهم 14% از بازار در مقابل 12% سامسونگ به بزرگترین فروشنده تلفن های همراه هوشمند در چین تبدیل شده است. این در حالی است که در سه ماهه قبل از آن سهم این کمپانی 11% و سهم سامسونگ 18% بود.
اما OnePlus نیز نشان داد که حتی در شلوغ ترین و رقابتی ترین بازار گوشی های هوشمند هم حرفی برای گفتن دارد. تا جایی که چندی پیش خبرگزاری بزرگ International Business Times آن را اسمارت فونی که توانسته بیش از دیگران اذهان را به سمت خود جذب کند نامیده است.
در ادامه به شرح چند استراتژی مهم این دو شرکت خواهیم پرداخت.
1. تولید محصولات جذاب برای علاقه مندان به فناوری
یک کمپانی موفق همیشه محصولات با کیفیت و خوبی را عرضه می کند. شرکت Xiaomi با عرضه گوشی های قابل رقابت با محصولات اپل برای خود اسم و رسمی در بازار گوشی های هوشمند دست و پا کرد، گرچه حیلی ها این کمپانی را به تقلید از اپل متهم می کنند. این در حالی است که محصولات Xiaomi تا حد زیادی بومی هستند. به عنوان مثال گوشی های ساخت این شرکت قابلیت سفارشی سازی بسیار بالایی دارند که این موضوع کاملاً برعکس گوشی های اپل است.
OnePlus هم گوشی عرضه کرد که آن را قاتل پرچم دار (Flagship Killer) می نامند و از لحاظ طراحی و عملکرد سخت افزاری با گرانترین گوشی های روز دنیا قابل رقابت بود.
Xiaomi و OnePlus آن قدر باهوش بودند که توانستند مشتاقان فناوری در سراسر دنیا را بازار هدف خود قرار دهند. گوشی های این دو کمپانی برای خریدارانی که در جستجوی گوشی ساده ای هستند که فقط بتوان با آن تماس گرفت و یا پیامک فرستاد تولید نمی شود. بلکه آنها گوشی هایی تولید می کنند که حتی سخت گیر ترین خریداران را که به کیفیت سخت افزار، طراحی ظاهر و رابط کاربری توجه ویژه ای دارند هم راضی شوند. اگر بخواهید مشتریان شما همیشه منتظر محصول بعدی شما باشند و برند شما به سرعت رشد کند این یک مساله حیاتی است.
2. فروش و عرضه مستقیم محصولات از طریق اینترنت
Xiaomi و OnePlus هر دو از عرضه غیر مستقیم محصولاتشان و از طریق کانال ها و شرکت های ثالث اجتناب کردند. آنها همچنین پول و وقت خود را برای راه اندازی فروشگاه های گران قیمت هدر ندادند بلکه گوشی ها را مستقیماً و به کمک ابزارهای تجارت الکترونیک به مشتریان عرضه می کنند که این باعث صرفه جویی در وقت و هزینه می شود.
با استفاده از روش عرضه غیر مستقیم شناخته شدن محصولات توسط مشتریان سخت تر می شود. این دو کمپانی با عرضه ارزان محصولاتشان با این نقطه ضعف مبارزه کردند. به همین دلیل است که گوشی ای با قیمت 600 دلار که با برند شرکت هایی همچون سامسونگ، سونی یا HTC عرضه شده است را می توان با همان کیفیت اما با قیمت 300 دلار از این شرکت خرید. مطمئناً وقتی تفاوت قیمت به این اندازه باشد جذب مشتری کار سختی نخواهد بود. و در این شرایط این خریداران هستند که به سراغ فروشندگان می روند.
3. تولید محدود جهت کمیاب کردن محصولات در بازار
شاید بتوان گوشی های 600 دلاری زیادی را به قیمت 300 دلار فروخت اما مشکل از آنجایی شروع می شود که این کمپانی های کوچک سرمایه های زیاد و توانایی تولید بالا ندارند. به علاوه اگر گوشی های شما تقریباً با قیمتی معادل هزینه تولیدشان فروخته می شوند بهتر است پیش از افزایش تولید صبر کنید تا هزینه های تولید با کاهش قیمت قطعات و مواد اولیه پائین بیاید.
یکی دیگر از نکات مثبت این کار نایاب شدن محصولات است. اپل از این روش در مورد آیفون و iPad به خوبی استفاده کرد. هر چقدر دسترسی به محصولی جذاب، سخت تر باشد تقاضای خرید برای آن بیشتر می شود.
Xiaomi و OnePlus هردو تعامداً محصولات خود را نایاب کردند تا مالکیت گوشی های غیر قابل دسترس آنها باعث مباهات علاقه مندان به فناوری های روز شود. به تازگی محصولات هر دو کمپانی به سرعت در بازار کمیاب شدند.
Xiaomi و OnePlus با محصولاتشان نه تنها کیفیت و کارایی به ارمغان می آورند بلکه داشتن یکی از گوشی های آنان به مالکان حس متفاوت بودن و ویژه بودن را می دهد.
یکی از مزایایی دیگر تولید محدود محصولات در این است که نیاز به صرف هزینه های گزاف برای انبار محصولات از بین می رود چرا که محصولات به صورت مستقیم و از کارخانه عرضه می شوند.
4. گوش به زنگ نگه داشتن متقاضیان برای عرضه محصولات خود
Xiaomi و OnePlus نه تنها در زمینه عرضه محصولات و قیمت گذاری خلاقیت به خرج دادند بلکه استراتژی بازاریابی متفاوتی هم داشتند.
Xiaomi از فروش سریع محصولاتش در بازاریابی هم استفاده می کند. آنها آغاز فروش محصولات جدید را از طریق وب سایت خود، شبکه های اجتماعی و رسانه ها اطلاع رسانی می کنند. این باعث به وجود آمدن رابطه ای عمیق با مخاطبان می شود.
فروش بالای این محصولات باعث شده است این کمپانی ارتباط خیلی قوی با مشتریان خود داشته باشد که به مراتب این مزیت از سرمایه گذاری بالای دیگر کمپانی ها بهتر پاسخ داده است. OnePlus حتی پا را فراتر گذاشت و اعلام کرد که خرید گوشی OnePlus One منوط به داشتن دعوتنامه است. دعوت نامه ای که تنها به کسانی تعلق می گیرد که در سایت ها و شبکه های اجتماعی این محصول را تبلیغ کنند. اهالی مطبوعات، وبلاگ نویسان و کاربران پر نفوذ Youtube پیش از همه دعوت نامه های خود را دریافت کردند و همانطور که انتظار می رفت به نقد و بررسی این محصول پرداختند. با توجه به قیمت پایین گوشی در مقایسه با ارزش واقعی آن این پوشش خبری باعث افزایش متقاضیان شد و در نتیجه یک چرخه رایگان بازاریابی برای کمپانی OnePlus ایجاد گردید.
5. فروش و عرضه محصولات و خدمات جانبی پر سود
هر شرکت نو پایی با انجام صحیح 4 مرحله قبل می تواند یک بازاریابی قدرتمند را برای محصولات خود آغاز کند و به سرعت بتواند متقاضیان گوشی های همراه را به سمت خود جذب کند. حال سوال اینجاست که چگونه سود شرکت را افزایش دهیم؟ جواب این سوال فروش محصولات و خدمات جانبی سود آور است.
Xiaomi از طریق فروش متعلقات جانبی، فروش محصولات از طریق سایت الکترونیکی و خدمات آنلاین گوشی این کار را انجام می دهد. OnePlus هم یک قاب بامبوی 50 دلاری را همراه گوشی عرضه می کند که باعث جلب توجه بسیاری از مشتریان شده است.
دلیلی ندارد که کمپانی های بزرگی همچون HTC هم نتوانند از این روش استفاده کنند. عرضه مستقیم محصولات باعث افزایش تقاضا شده و تمام فکر و ذکر مشتاقان فناوری را به این برند معطوف می کند. آیا می توانید تصور کنید که یک HTC 300 دلاری می تواند چه هیجانی را در بازار گوشی های هوشمند ایجاد کند؟ این خود اثر جانبی بر روی سایر محصولات می گذارد و سبب می شود فروش آنها هم افزایش پیدا کند.
این استراتژی است که فروشندگان کلان اغلب استفاده می کنند. تبلیغ یک محصول با قیمتی استثنایی و باورنکردنی که مخاطبان را به فروشگاه یا وب سایتشان می کشاند و این مشتریان علاوه بر محصول مورد نظر سایر کالاهای موجود در فروشگاه را هم حریداری می کنند که این باعث جبران ضرر ناشی از تخفیف کالاهای دیگر می شود.
6. تغییر حجم تولید با کاهش قیمت اجزا و قطعات اولیه
گرچه Xiaomi و OnePlus در ابتدای کار، گوشی هایشان را به همان قیمت تمام شده می فروشند ولی این به این معنی نیست که قیمت تمام شده گوشی ها ثابت می ماند. قیمت اجزاء و قطعات و مواد اولیه در بازار الکترونیک معمولاً به سرعت پایین می آید که این باعث کاهش قیمت تمام شده کالا می شود. گوشی که در ابتدا شاید فروشش سودی نداشته باشد در ماههای بعدی به سود قابل توجه ای منجر می شود.
به عنوان مثال گوشی Mi3 ساخت Xiaomi هم اکنون با قیمت 240 دلار به فروش می رسد در حالی که قیمت تمام شده آن برای کمپانی 157 دلار است. و این یعنی 100 دلار سود به ازای فروش هر گوشی. این کمپانی پس از کاهش قیمت تمام شده اقدام به افزایش سطح تولید محصولات می کند تا سود بیشتری را بدست آورد.
پس استراتژی این است که ابتدا از محصولات خود قیمت باورنکردنی اعلام می کنیم تا توجه همگان جلب شود. سپس با تولیدات محدود تقاضا را از عرضه بیشتر کرده و با کمی صبر منتظر کاهش هزینه های تولید می شویم. حال اگر سطح تقاضا ثابت مانده باشد با افزایش تولید، سود قابل توجهی عاید کمپانی می شود.
Xiaomi و OnePlus راه را نشان داده اند حال دیگر این به کمپانی بزرگ و توسعه یافته تر بر می گردد تا با فروتنی راه این دو کمپانی پیشرو را ادامه دهند. پس کمپانی هایی که می خواهند تولید گوشی های هوشمند را آغاز کنند با توجه به این مطلب می توانند راه موفقیت روشن تری را تجربه کنند.
منبع: Techspot
نظر خود را اضافه کنید.
برای ارسال نظر وارد شوید
ارسال نظر بدون عضویت در سایت