توجیه اول به نظریه سقراط مشهور هست البته نمی دانم آیا سقراط آن را عنوان داشته یا نه (مثل قضیه خیام نیوتن پاسکال هستش) در این نظریه عنوان شده است انسان پیش از این یکبار زندگی کرده است و زندگانی اش به پایان رسیده و این زندگانی که همکنون داریم ایفای نقشی مطابق بر سناریویی پیش از این رقم زده ایم بیش نیست
با دروود فراوان.. ابتدا سپاس از شما که وقتتان را گذاشتید.. دوست عزیز،اگر اینطور است،پس می توان نام آنرا نیز تناسخ گزارد؟من بسیاری وقتها نیز سعی در تغییر این "از پیش رقم زده"کرده ام،هرچند الان حضور ذهن ندارم،اما فکر می کنم توانسته ام کاری متفاوت با آنچه در ذهنم از چند "آنی" دیگر می گذشت،انجام دهم...
بسیار جالب است...اما می توان فهمید که چه فرایندی سبب این فراموشی می گردد و از آن جلوگیری نمود؟ تا اینجا که همه نظریه ها بر این تئوری استوار هستند که این زندگی از پیش تعیین شده است و ما بازیگرانیم...درست است؟توجیه دوم به نام Forgotten "فراموش شده" اینگونه توجه خود را بیان می دارد که نوزاد در هنگام NBE* تمامی زندگی و کارهایی در آینده انجام می دهد از ذهن او عبور می کند و پس از تولد دچار یک فراموشی کلی می گردد ولی گاهی پیش می آید که آن ها بخاطر می آورد
توجیه سوم به نام نظریه تداخل عنوان شده است این نظریه از ایجاد ارتباط یک طرفه (که می توان القا در نظر گرفت) از یک منبع خارجی که باعث تجربه کردن پدیده دژاوو برای فرد می شود حکایت می کند این نظریه یک نظریه متفاوت با دیگر توجیه ها می باشد ولی متاسفانه بطور کامل منتشر نشده استآیا می توان چنین پنداشت که گویی لحظه ای ذهن در زمان سفر می کند و به آینده می رود؟یا به گذشته؟
من همچنان چشم به راه هستم..توجیه چهارم : متاسفانه این توجیه را از خاطر برده ام و هر چه در ایمیل هایم گشتم متاسفانه ردی از آن پیدا نکردم
=> مطالب بعدی من در عنوان نمودن ابزارهای مادی برای شناخت و اثبات وجود این عضو غیرمادی در بدن می باشد با تشکر
سپاس از شما دوست گرامی.. از وقتیکه گذاشتیدبرای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
از اینکه دیر شد پوزش می خواهم....برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید






پاسخ با نقل قول
Bookmarks