دل را به کف هرکه نهم ، باز پس آرد
کس تاب نـگـهـداری دیـوانه نـدارد
Printable View
دل را به کف هرکه نهم ، باز پس آرد
کس تاب نـگـهـداری دیـوانه نـدارد
دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد
چون بــــشد دلـبـــر و با یار وفادار چه کرد
:1. (38):
در جواني پاک بودن شيوه پيغمبريست
ور نه هر گبري به پيري مي شود پرهيزگار
رخ نما تا همه خـوبـان خجل از خویش شوند
گر کشی پرده ز رخ، کیست که رسوا نشود
دلم عمریه می گیره بهونه *** می خواد دل بکنه از این زمونه
تویی فانوس روشن تو شب تار *** واسه این دل سرگشته بی یار
روزگاریست که سودای بتان دین من است
غم این کار نشاط دل غمگین من است
دیدن روی تو را دیده جان بین باید
وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است
تو به من خندیدی و نمی دانستی ****** من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم:126fs3186991:
مرمرا افسانه مپنداشتيد
تخم جهل و کافري مي کاشتيد
خود بديديد اي خصيصان زمن
که شما بوديد افسانه نه من
با تشکر از امضای برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ] ....
=========================
نردبان این جهان ما و منی است
عاقبت این نردبان افتادنی است
ابلهست آن که بالاتر نشست
استخوانش سخت تر خواهد شکست
:1. (38):
تو بيا تا برقراره دنيا منو و تو به عشق هم بنازيممثل ماهي توي آب دريا واسه هم قصر صدف بسازيم