نقد و بررسی بازی Inside؛ اسارت اختیار

بازاز بازی های مستقل ساز در سال های گذشته به برکت امکانات مختلف موجود و راحتی دسترسی به آن ها داغ تر از گذشته است و موفقیت امثال Limbo هیزمی برای شعله ور شدن آتش چنین بازاری است. حال سازندگان Limbo تازه ترین کار خود را بالاخره عرضه کرده اند و زمان آن رسیده تا بار دیگر غرق دنیای ماتم زده آن ها شویم.

نام بازی: INSIDE

سازنده: Playdead

ناشر: Playdead

سبک: ماجراجویی

عرضه شده برای: PC,X1 (به احتمال تا اواخر آگوست برای PS4 نیز عرضه شود)

تاریخ عرضه: 9 تیر 1395 برای X1

17 تیر 1395 برای PC

مدت زمان اتمام بازی: حدود 3 ساعت

امتیاز منتقد: 8.8/10

نقاط قوت:

• فضاسازی عالی
• مکانیک ها و انیمیشن های بسیار روان در عین حال سادگی

نقاط ضعف:

• با وجود کوتاه بودن بازی برخی بخش های بازی می تواند به علت عدم تنوع کافی در مکانیک ها خسته کننده شود

طبق انتظار بدون اتلاف وقت بعد از مشاهده عنوان بازی شما وارد جریان بازی خواهید شد در حالی که بار دیگر کنترل پسری بی نام را در اختیار دارید که در جنگلی تاریک این بار از دست مامورینی نقاب پوش به همراه سگ های نگهبانشان در حال فرار است. البته قدرت کنترل شما تا پایان بازی زیر سوال خواهد رفت و این بار حتی بیش از گذشته بر روی تئوری پردازی توسط مخاطب تکیه شده و بدین سبب تجربه نهایی برای هر فرد می تواند متفاوت باشد.

معمولا تعقیب و گریزهای نفس گیر بازی تا آخرین لحظه ادامه دارند و می توانند شما را میخکوب کنند.

همانند Limbo داستان بدون هیچ کلامی متکی بر وقایع موجود در حین بازی ارائه شده است و بدین سبب تمرکز زیادی بر روی جزئیات مختلف تصویری صورت گرفته تا بازیکن درک بهتری از وقایع داشته باشد و به راحتی غرق دنیای بازی شود و تنها کافیست برای لحظه ای از شخصیتتان غافل شده تا اسیر در حین تعقیب و گریز های هیجانی بازی اسیر نگهبانان شوید و معمولا تعقیب و گریزهای نفس گیر بازی تا آخرین لحظه ادامه دارند و می توانند شما را میخکوب کنند.

در حالی که از لحاظ ظاهری این بار دنیای بازی رنگ و روی بیشتری نسبت به کار گذشته سازندگان دارد اما از لحاظ باطنی دنیای ماتم زده و ستم دیده Inside تفاوت زیادی با جهنم سیاه و سفید Limbo ندارد

در دنیای ستم دیده و تاریک بازی اکثر منابع روشنایی نشان از خطر اسارت هستند و برای فرار از آن ها المان مخفی کاری بسیار ساده اما در عین حال کارا در بازی تعبیه شده است. در حالی که از لحاظ ظاهری این بار دنیای بازی رنگ و روی بیشتری نسبت به کار گذشته سازندگان دارد اما از لحاظ باطنی دنیای ماتم زده و ستم دیده Inside تفاوت زیادی با جهنم سیاه و سفید Limbo ندارد. در طول ماجراجویی هایتان برای کشف رمز و رازهای موجود به مرور با حقایق عجیب و دردناکی مواجه خواهید شد.

گیم پلی بازی آپلود شده توسط آپارات گیم

به محض برخورد با اولین جاندار بی خطر بازی متوجه خواهید شد که برای بقا نیاز به سواستفاده از آن ها دارید و چنین تصمیمی آنچه در آینده در انتظار شماست را تا حدی به تصویر می کشد و مهم ترین مکانیک این بازی مربوط به استفاده از سایرین برای فراری موفق است و از توضیح بیشتر در این مورد به عمد خودداری می کنیم تا از لذت انجام بازی برای برخی کاسته نشود. از مکانیک های جدید دیگر این بازی نسبت به Limbo می توان به امکان شنا کردن اشاره کرد که در ادامه تجربه ای نسبتا عجیب به برکت آن رغم زده شده است.

فلسفه سازندگان همانند گذشته ارائه ای تجربه ای به یادماندنی با مکانیک هایی نسبتا ساده است.

همانند گذشته چالش های محیطی مختلف در قالبی ساده در اختیار بازیکن قرار داده شده اند و راه حل برخی از آن ها ممکن است در اولین لحظه به ذهن نرسند اما به محض حل آن ها سادگی ظاهری آن ها برایتان نمایان می شود. در کل فلسفه سازندگان همانند گذشته ارائه ای تجربه ای به یادماندنی با مکانیک هایی نسبتا ساده است. این بار حتی از سه بعدی بودن پیش زمینه بازی نیز برای ارائه تجربه ای بهتر استفاده شده است. شاید بزرگترین مشکل این بازی حداقل برای برخی کسل کننده شدن آن به سبب عدم وجود تنوع در مکانیک هاست با اینکه به طور بهینه از آن ها استفاده شده و مدت زمان انجام بازی نسبتا کوتاه است.

صداگذاری موجود نیز طبق انتظار به شکلی مختصر اما مفید است. از صدای نم نم باران در حالی که خسته از دست نگهبابان در حال فرار هستید گرفته تا آهنگ های مختصری که در برخی لحظات برای فضاسازی بهتر پخش می شوند و توجه شما را به خود جلب می کنند. در میان لحظات همراه با سکوت حال و هوای جادویی خود را نیز به همراه دارند.

در صورتی که با دقت به انجام بازی بپردازید برخی گوی های مخفی متصل به سیمی زرد را در مناطق مختلف کشف خواهید کرد و کشف همه آن ها در انتها می تواند منجر به آزاد سازی حداقل یک پایان مخفی شود و بر اساس تئوری های داستانی شما این پایان مخفی می تواند بسیار جالب یا بسیار ناامید کننده باشد.

یکی از مشکلات Limbo عدم امکان تغییر دکمه های بازی (حداقل برای کیبورد) در صفحه مربوطه داخل بازی بود (شاید با دستکاری فایل ها خارج از بازی یا با استفاده از نرم افزاری جانبی این امر ممکن باشد) اما خوشبختانه در این نسخه این مشکل وجود ندارد. همچنین خوشبختانه همانند Limbo با اینکه امکان سیو دستی وجود ندارد اما زمان های مناسبی برای سیو های خودکار بازی انتخاب شده اند.

سخن پایانی

در حالی که جزئیات مختلفی برای بررسی در بازی وجود دارند اما تحلیل بیش از اندازه بازی می تواند از ارزش انجام بازی بکاهد و به همین دلیل از توضیحات بیشتر خودداری می کنیم. با در نظر گرفتن جزئیات مختلف موجود در تک تک صحنه های بازی حتی با وجود کوتاه بودن بازی مشخص است که تیم کوچک سازنده بازی در شش سال اخیر تمامی تلاش خود را کرده اند و نتیجه پایانی تقریبا از هر لحاظ نسبت به محصول گذشته سازندگان برتری دارد.

تهیه شده در شهر سخت افزار