هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت ازپی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
Printable View
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت ازپی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
دمی آب خوردن پس از بدسگال
به از عمر هفتاد و هشتاد سال
لب گشودم، غوطه در اشک پشیمانی زدم
گلبن من، تا قیامت غنچه بودی كاشكی
یک شب به رغم صبح به زندان من بتاب
تا من به رغم شمع سر و جان فشانمت
:1. (38):
ترک مـا کـردی برو همـصـحـبـت اغـیار باش
یار ما چون نیستی با هرکه خواهی یار باش
شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سر بالا چرا
:1. (38):
از شنای گرم هرمز تا بلندای دماوند
ازتن داغ کویر و تا به سردستان الوند
در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند
:1. (38):
دوستی نیست متـاعی که فراموش شود
آشنایی نه چراغی است که خاموش شود
دو چشم مست تو را باده در سبوست هنوز
ســــبوی کام مرا گریه در گلوســـــــت هنوز
:1. (38):