saeed25 (18-09-08)
من هرچی فکر میکنم به نتیجه ای نمیرسم
دوستان یکی از شما روح رو تعریف کنید تا من بگم به روح اعتقاد دارم یا نه !!
من یکسری مسایل رو ذکر میکنم بشنید روش فکر کنید ببینید به چه نتیجه ای میرسید
آقا من الان چطوری دارم مینویسم به نظر شما مغز عامل کنترل است ؟
اگر بله حرکات غیر ارادی رو چی میگید بطور مثال چطور یک انسان مرگ مغزی قلبش میزنه ؟
در کل تاریخ همیشه وقایع تکرار میشه شما از کجا میدونید قبلا یکجای دیگه زندگی نمیکردید ؟
آیا شما کتاب مردگان زنده رو خوندید ؟ یا کتاب مادیوم گری ؟
یا داستان هایی که از بازگشت روح برای گرفتن انتقام از قاتلش ؟
نمیدونم کسی از بین شما در مورد چگونگی نگهداری اطلاعات در مغز چیزی خونده
شاید بگید دارم از بحث خارج و لی اینها سوالاتی هست که خیلی ها دارن
بعد شهریار جان شما وقتی خواب هستید از کجا میدونید روح از بدنتون جدا نمیشه ؟
آیا واقعا به دلیل اصلی مرگ فکر کردید ؟
خوب فعلا بسه برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
بشینید بهش فکر کنید
saeed25 (18-09-08)
کاربر شهرسختافزار
|
|
کاربر شهرسختافزار
من هرچی فکر میکنم به نتیجه ای نمیرسم
دوستان یکی از شما روح رو تعریف کنید تا من بگم به روح اعتقاد دارم یا نه !!دروود
شوربختانه فکر کنم هنوز به تعریف دقیق و قاطعی دست نیافته ایم!!!شما خودتان اولین تعریفی که از روح در ذهنتان نقش می بندد چیست؟
بله،مغز همه بدن را کنتل می کند،این که پرسیدن نداشتبرای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنیدآقا من الان چطوری دارم مینویسم به نظر شما مغز عامل کنترل است ؟
خوب نمی دونم،شاید این وظیفه قلب هست که در همه شرایطی کار کند تا زمانیکه سالم هست...اگر بله حرکات غیر ارادی رو چی میگید بطور مثال چطور یک انسان مرگ مغزی قلبش میزنه ؟
سپاس از شما،من هم می خواستم پس از بررسی یکسری مسائل اولیه،به این پرسش برسیم،پس بهتر است کمی صبر کنیمدر کل تاریخ همیشه وقایع تکرار میشه شما از کجا میدونید قبلا یکجای دیگه زندگی نمیکردید ؟
...
مردگان زنده نوشته کی هست؟آیا شما کتاب مردگان زنده رو خوندید ؟ یا کتاب مادیوم گری ؟
من پیشتر کتبی با همین عنوان اما پر از روایات و خدیث ها و افسانه های اسلامی خوانده ام،اما دومی را خیر..
عزیزم شما خودتون می فرمایید داستان!!!پس خیلی به اینها نمی شود تکیه کرد...اما من خیلی از اینجور داستانها خوانده ام و لذت هم می برم ببخوانم ...یا داستان هایی که از بازگشت روح برای گرفتن انتقام از قاتلش ؟
خوب شما بفرمایید،من که نخوانده ام،خوشحال می شوم بیشتر بدانم...نمیدونم کسی از بین شما در مورد چگونگی نگهداری اطلاعات در مغز چیزی خونده
شاید بگید دارم از بحث خارج و لی اینها سوالاتی هست که خیلی ها دارن
مردگان زنده : کتابی که درمورد برزخ و زندگی بعد از مرگ هست توش نکات جالب وجود داره
درمورد جاگرفتن این همه اطلاعات در مغز آیا از خودتون پرسیدید چطور مغز شما منفجر نمیشه یا چرا اکثر تیزهوشان عینکی هستن ؟
برید بگردید ببینید به نتیجه ای میرسید !!
حالا قسمت اول سوال خودم رو جواب میدم ( نقل شده )
گذشته از تعاریف قدیمی روح، روح مسلماً آنگونه که خداباوران امروزی به آن معتقد هستند ماهیتی فیزیکی و طبیعی ندارد و مسئله ای ماوراء طبیعت است و تنها فراطبیعت گرایان میتوانند به وجود چنین چیزی اعتقاد داشته باشند. یعنی از دید کسانیکه طبیعت گرا هستند روح تنها به دلیل ماوراء طبیعی بودنش از هیچگونه ارزش علمی و فلسفی برخوردار نخواهد بود. اما مسئله ای که باید به آن توجه کرد این است که خداباوران از طرفی معتقدند روح پدیده ای غیر مادی است و از طرف دیگر معتقدند روح در بدن انسان است. یعنی برای روح مکان و جایی را تعریف میکنند و این تناقضی آشکار است. چیزی که حالتی طبیعی و مادی نداشته باشد نمیتواند "درون" چیز دیگری (یا حداقل درون چیز طبیعی و یا مادی دیگری) قرار بگیرد. تنها چیزهایی میتوانند درون چیزهای دیگر قرار بگیرند که فضا اشغال میکنند. و چیزهایی که فضا اشغال میکنند یقیناً طبیعی هستند. بنابر این روح از آنجا که نمیتواند هم طبیعی و هم غیر طبیعی باشد، با فرض اینکه میتواند "درون" بدن باشد اساساً در تعریف خود دارای تناقض است.
وقتی کسی میگوید قلب در بدن است، این بدان معنی است که برای قلب جایگاهی در بدن وجود دارد که معمولاً آن جایگاه در سینه و سمت چپ است. حال وقتی خداباوران میگویند روح در بدن است نیز باید بگویند روح در کجای بدن است؟ اگر بگویند روح در تمام بدن هست، باید به این نتیجه رسید که وقتی اعضای بدن شخصی قطع میشود، قسمتی از روح او نیز قطع میشود و آن شخص دارای دو روح میشود و قسمتی از روح او از بدن کنده میشود. همچنین لابد وقتی اعضای بدن دو شخص با یکدیگر تعویض میشوند مقداری از روح آن دو نیز با یکدیگر تعویض میشوند، آشکار است که این باوری پوچ است.
از طرفی دیگر برای روح مسائل بسیار عجیبی همچون حرکت مطرح میشود. میگویند روح انسان بعد از مرگ به سمت خدا بازمیگردد. این جمله به این معنی است که خداوند در نقطه ای قرار گرفته است و روح در نقطه ای دیگر و این روح باید آن مسیر را طی کند تا بخدا برسد. بازهم برای روح جا و مکان در نظر گرفته شده است. حرکت کردن پدیده ای کاملاً فیزیکی است. رفتن روح از نقطه ای به نقطه دیگر به معنی این است که روح در زمان و مکان محصور است، و چنین چیزی لزوماً چیزی طبیعی است. درحالی که روح بر طبق تعریف چیزی غیر طبیعی است. حتی برخی از خداباوران معتقدند روح انسان پرواز میکند. پرواز کردن نیز عملی است که برای غلبه بر جاذبه زمین انجام میگیرد، جاذبه زمین چگونه میتواند بر روی پدیده ای غیر مادی تاثیر بگذارد؟ همچنین بسیاری از خداباوران معتقدند که روح به بدن انسان دمیده میشود، آیا چیز غیر مادی را میتوان دمید؟ آشکار است که خداباوران در تصورشان از روح بسیار خام و گیج هستند و این تناقضات نشان میدهد که خود نمیدانند به چه باور دارند. و همچنین آَشکار است که بنابر اصل تناقض چیزی که درون خود تناقضی داشته باشد نمیتواند وجود داشته باشد، در نتیجه وجود این دسته از تناقضات در تعریف روح، باعث میشود که وجود روح محال باشد
حالا نظر شما چیه برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
saeed25 (18-09-08)
سلام به دوستان
در درجه اول برای آگاهی شما دوستان به تعریف روح می پردازیم
روح در حقیقت اسمی که انسان بر اساس حرف الفبا برای موجودیتی قائل شده و در حقیقت هدیه ای از جانب
خداست برای ادم
بر اساس ایات قران خدا انسان رو از خاک افریده حالا از شما می پرسم ایا در وجود خودتون خاک کشف کردید
و اینکه خدا از وجود خودش امانتی رو در انسان قرار داده و برای محافظت اون وجود مادی رو به اون ارزانی داشته
راستی تا حالا شده شما ارزشمند ترین چیز زندگیتون رو در دید عام بگذارید بدون اینکه از اون حفاظت کنید
پس از خدایی که عالم و حکیم بعید که برای ارزشمند ترین هدیه خودش محافظی قرار نده
در جواب کسی که تا چیزی رو نبینه باور نمیکنه ایا شما دید که قران از طرف خدا به پیامبر نازل شده یا جبرائیل رو دید حالا به این دو بطور مثال اعتقاد دارید
برای اثبات روح خدا در قران ایاتی دارد که برای ما نسانهاست وگر نه خودش و فرشته ها میدونن
خدا به انسانها فرصتی داده است تا بطور اختیاری برای رشد امانت الهی تلاش کنند راستی اگر خدا این امانت را بطور تکامل یافته در انسان قرار میداد ایا فرقی با فرشته داشتیم خدا در حقیقت میخواست مخلوقی داشته باشد که بر اساس اختیار او را پرستش کنند نه بطور غریزی و مدام
انالله وانا الیه راجعون بازگشت همه به سوی خداست
اگر قرا رباشه روح وجود نداشته باشد این ایه یک فکاهی بسیار جالب میشود چون جسم به این سنگینی چطور ممکنه به سوی خدا بازگردد
اگر میگن از کودکی که یک روح بعد از مرگ پیش خداست یک مثال قابل لمس برای انسان است چون بسیاری از حقایق در فکر انسان نمیگنجد دوم اینکه اگر قرار بود همه روحها پیش خدا برود که خدا به سالن بسیار بزرگی نیاز دارد پس وقتی میگن روح پیش خداست در حقیقت منظور امانت که خدا به انسان داده و پس میگیرد و هر انسان در قبال این امانت مسئول میباشد و لاجرم باید جواب خدارو بده
در مورد خواب که یک دوست مطرح کرده بود ، درست فرمودن البته خواب کامل نیست و اینم بر اساس روایات و ایات قران رویای صادقانه نام دارد شاید برای بسیاری از شما پیش اومده اتفاقی رو که اتفاق افتاده قبلا در حالت خواب دیدید
مغز انسان محدود به حفظ خاطرات است و انچه یاد میگیرد یا بدان وارد میشود پس شبکه تورینه ای مغز یا هر روند دیگه ای ربطی به پیش دیدن یک اتفاق نداره بلکه روح انسان از بدن انسان به فرمان خدا خارج شده و این وقایع رو نظاره گر است و مغز هم ضبط میکند ( امیدوارم به قدرت خدا شک نداشته باشید)
و در جواب شما که باور ندارید یا برای ان از مادیونگری و .. کمک میطلبید استغفرالله شما ثابت کنید پیامبران و زبونم لال برخی از ائمه مجنون یا متحیر بودن
در مورد احضار روح از جانب خدا هیچ بشری اجازه طلب کردن روح رو ندارد و هرکس این ادعا رو داره دروغ میگه و اینکه اگر هم از جانب خدا نیروی به کسی داده بشه خدا به دهان او قفل خواهد زد البته نه قفلی که مادی باشه یعنی اجازه گفتن رو بهش نمیده و اگر قرار باشه بیان کند این نیرو از ان فرد سلب میشود پس هرکس را نیرو دهیم بر دهان او سکوت را جاری میسازیم.
کاربر شهرسختافزار
هنوز که بطور جدی و علمی بحث نشده است که انتظاری از نتیجه داشته باشیمبرای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ارسالی توسط Destiny برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
بزودی تعریف های موجود از روح را عنوان خواهم کرد
بستگی داره که کدام قسمت نوشتن مورد نظر شماست ؟برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ارسالی توسط Destiny برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
بله چون در قلب گره های AV پتانسیل عمل قلب را اعمال می کند برای همین قلب می تواند خارج از بدن بتپتبرای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ارسالی توسط Destiny برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
فعالیت سیستم اتونومیک هم مانند درخواست هایی هست که بدون پردازش پاسخ داده می شود
شاید منظور شما دژاوو باشه اینطور نیست ؟برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ارسالی توسط Destiny برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
ئتوری 90/10 این موضوع را توجیه می کند اگر فرصت بشود بعد از ئتوری های OBE وSynchronicity, NDE و جهش عنوان خواهم کردبرای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ارسالی توسط Destiny برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
دو ترم پیش خوانده بودم ولی الان در خاطرم نیستبرای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ارسالی توسط Destiny برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
مسلما بله ولی نه اونطور که در عامه بیان می شودبرای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ارسالی توسط Destiny برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
به این یکی نهبرای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ارسالی توسط Destiny برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
نوشته های دوستمون Feoris هم قشنگ بود
saeed25 (19-09-08)
کاربر شهرسختافزار
برای استارت دوست دارم از تئوری سه جزئی دژاوو بطور بسیار خلاصه و مختصر آشنا بشویم
Déjà vu یک کلمه فرانسوی هست (نمی دونم چرا ولی تمامی کلمات در این زمینه فرانسوی هستند) که به معنی already seen هست که دقیقا نمی دونم معادل فارسی است چی هست ولی Déjà که یک کلمه کلیدی این تئوری هست به معنای already می باشد و vu از voir به معنی دیدن می باشد
قبل از معرفی کامل دوست دارم یک پوینت ویوو در این باره برای شما عنوان کنم
آیا تا به حالت در طول زندگی خود احساس کرده اید که یک زمان خاصی را قبلا تجربه کرده اید ؟
آیا ناگهانی احساس خاصی در درون خود مانند شادی ، افسردگی و ... بی آنکه علتش را بدانید تجریه کرده اید ؟
آیا تا کنون صحنه هایی را بخاطر آورده اید که نمی توانید زمانی را که تجربه کرده اید تعیین کنید ؟
آیا در خواب و حتی بیداری به چیزی هایی پی برده اید که حتی از کلیت آن بی اطلاع بوده اید ؟
آیا تا کنون در حین اینکه به چیزی فکر می کنید به خاطر بیاورید که قبلا به این موضوع فکر کرده اید ؟
دژاوو این موضوع را بیان می کند این اتفاقات باید بر اساس یک مبنای منبعی خاص باشد که در اکثر افراد وجود دارد نه اینکه اشاره به مشکل روانی داشته باشد
و به دنبال آن چندین نظریه برای توجیه آن بیان شده است من با 5 تا از آنها آشنایی دارم و به تازگی شنیده بودم که 2 نظریه دیگر به آن اضافه شده است البته هنوز آن دو منتشر نشده اند
این گونه تجربه ها به سه دسته تقسیم می شوند
Already Lived : مواردی که مربوط می شود که شما احساس می کنید چنین صحنه ای را که همکنون تجربه می کنید پیش از این تجربه کرده اید حتی در آینده هم می تواند باشد (تئوری Premonition جالب تر در مورد پیش آگاهی توجیه های بهتری دارد ) Already Lived شایع ترین نوع دژاوو هست که اغلب افراد آن را حداقل یکبار آن را تجربه داشته اند
Already Felt : همانطور که از نامش مشخص است مربوط به اتفاقات روحی و روانی است که قبلا تجربه داشته ایم که اولین بار نظریه Forgotten توجیه این دسته را عنوان کرد
Already Visited : این دسته مربوط به پیش آگاهی هایی در زمینه فضاها و مکان های غیر طبیعی (شاید بتوان گفت تا کنون درک و تجسم نشده و از عدم وجود آن در جهان آگاه هستید ) به همراه اشیا آشنا . Already Visited به ندرت تجربه می شود و نظریه OBE توانسته این موضوع را توجیه کند.
دژاوو تعیین کرده است که چه چیزهایی باعث می شود چنین تجربه ای در زندگانی روزمره داشته باشیم
از مهمترین فاکتورهای موثر عبارتند از :
1- شرایط سن : عموما از سنین نوجوانی تا میان سالگی شایع هست و دوران جوانی اوج آن عنوان شده است
2- شرایط جسمانی : عموما بدن سالم ولی خسته امکان تجربه بیشتری دارد
3- شرایط روانی : عموما کسانی که در ارضای خواسته های فاقد نهایت خود افراط می کنند شانس کمتری دارند بخصوص ارضای ش-ه- و-ت
4- شرایط خانوادگی و اجتماعی :
5- شرایط متافیزیکی و ...
بحث در باره دژاوو بسیار مفصل تر هست ولی قصد من دژاوو نیست برای همین خیلی از قسمت ها را حذف کردم
با تشکر
saeed25 (19-09-08)
کاربر شهرسختافزار
مردگان زنده : کتابی که درمورد برزخ و زندگی بعد از مرگ هست توش نکات جالب وجود داره
درمورد جاگرفتن این همه اطلاعات در مغز آیا از خودتون پرسیدید چطور مغز شما منفجر نمیشه یا چرا اکثر تیزهوشان عینکی هستن ؟خوب،شاید اینها بصورت پالسهای الکتریکی در سلولهای مغز گنجانده می شن....و خوب من دیگه از چند و چونش بی اطلاعم!اون عینکی هم دمی دونم والا!این چیزی که می فرمایید در همه موارد صادقه؟
برید بگردید ببینید به نتیجه ای میرسید !!چشم
حالا قسمت اول سوال خودم رو جواب میدم ( نقل شده )
گذشته از تعاریف قدیمی روح، روح مسلماً آنگونه که خداباوران امروزی به آن معتقد هستند ماهیتی فیزیکی و طبیعی ندارد و مسئله ای ماوراء طبیعت است و تنها فراطبیعت گرایان میتوانند به وجود چنین چیزی اعتقاد داشته باشند. یعنی از دید کسانیکه طبیعت گرا هستند روح تنها به دلیل ماوراء طبیعی بودنش از هیچگونه ارزش علمی و فلسفی برخوردار نخواهد بود.در اینجا با شما موافق نیستم،چراکه بسیاری از دانشمندان و کسانیکه دستی در تولید علم و افزایشش دارند،خیلی به دنبال اثبات روح بوده اند اما همیشه علم ناکام موند!شاید بتوان شونده ناکام موندنشو به ناقص بودنش ربط داد!از نظر فلسفی هم که تعریفهای گوناگونی شده بوسیله فیلسوفها!دوست عزیز،آیا قوه تخیل در درون مغز نیست؟آیا قوی بینایی در مغز نیست؟مگر اینها مادی هستند که درون مغز مادی هستند؟اما مسئله ای که باید به آن توجه کرد این است که خداباوران از طرفی معتقدند روح پدیده ای غیر مادی است و از طرف دیگر معتقدند روح در بدن انسان است. یعنی برای روح مکان و جایی را تعریف میکنند و این تناقضی آشکار است. چیزی که حالتی طبیعی و مادی نداشته باشد نمیتواند "درون" چیز دیگری (یا حداقل درون چیز طبیعی و یا مادی دیگری) قرار بگیرد. تنها چیزهایی میتوانند درون چیزهای دیگر قرار بگیرند که فضا اشغال میکنند. و چیزهایی که فضا اشغال میکنند یقیناً طبیعی هستند. بنابر این روح از آنجا که نمیتواند هم طبیعی و هم غیر طبیعی باشد، با فرض اینکه میتواند "درون" بدن باشد اساساً در تعریف خود دارای تناقض است.
وقتی کسی میگوید قلب در بدن است، این بدان معنی است که برای قلب جایگاهی در بدن وجود دارد که معمولاً آن جایگاه در سینه و سمت چپ است. حال وقتی خداباوران میگویند روح در بدن است نیز باید بگویند روح در کجای بدن است؟ اگر بگویند روح در تمام بدن هست، باید به این نتیجه رسید که وقتی اعضای بدن شخصی قطع میشود، قسمتی از روح او نیز قطع میشود و آن شخص دارای دو روح میشود و قسمتی از روح او از بدن کنده میشود. همچنین لابد وقتی اعضای بدن دو شخص با یکدیگر تعویض میشوند مقداری از روح آن دو نیز با یکدیگر تعویض میشوند، آشکار است که این باوری پوچ است.
از طرفی دیگر برای روح مسائل بسیار عجیبی همچون حرکت مطرح میشود. میگویند روح انسان بعد از مرگ به سمت خدا بازمیگردد. این جمله به این معنی است که خداوند در نقطه ای قرار گرفته است و روح در نقطه ای دیگر و این روح باید آن مسیر را طی کند تا بخدا برسد. بازهم برای روح جا و مکان در نظر گرفته شده است. حرکت کردن پدیده ای کاملاً فیزیکی است. رفتن روح از نقطه ای به نقطه دیگر به معنی این است که روح در زمان و مکان محصور است، و چنین چیزی لزوماً چیزی طبیعی است. درحالی که روح بر طبق تعریف چیزی غیر طبیعی است. حتی برخی از خداباوران معتقدند روح انسان پرواز میکند. پرواز کردن نیز عملی است که برای غلبه بر جاذبه زمین انجام میگیرد، جاذبه زمین چگونه میتواند بر روی پدیده ای غیر مادی تاثیر بگذارد؟ همچنین بسیاری از خداباوران معتقدند که روح به بدن انسان دمیده میشود، آیا چیز غیر مادی را میتوان دمید؟ آشکار است که خداباوران در تصورشان از روح بسیار خام و گیج هستند و این تناقضات نشان میدهد که خود نمیدانند به چه باور دارند. و همچنین آَشکار است که بنابر اصل تناقض چیزی که درون خود تناقضی داشته باشد نمیتواند وجود داشته باشد، در نتیجه وجود این دسته از تناقضات در تعریف روح، باعث میشود که وجود روح محال باشددرست است،با شما موافقم،اما دوست عزیز،شاید چون اینان ازتعریفی دقیق برای روح عاجزند،به این تناقضات بر میخوریم،و شاید یک شوند(دلیل)اونهم اینست که چون چیزی که در فراطبیعی نام گرفت،باید حتمن برای صحبت پیرامون اون،تجربه اونرو داشته باشیم و اثبات این امر نیز خود بسیار سخت است...داستانی(واقعی)را از شخصی که داوی آن داشت که روح یک پزشک در بدن اوست و او نیز به مداوای بیماران می پرداخت و حقیقتا نیز کارهای عجیبی انجام می داد،و نیز علم آن زمان از توجیه کارهای او درمانده بود،خواندم،او چنان وانمود می کرد و چنان بود که روح آن پزشک در بدن او جای گرفته است،او که اصلا هیچ دانشی از پزشکی نداشت،به مداوای بیمارانی که پزشکان آن زمان از مداوای بیشتر آنها درمانده بودند و امیدی هم به خوب شدنشان نمی رفت...
|
|
دوست عزیز شما چند کلمه اخل پرانتز رو نخوندید ؟ دوباره بخونیدبرای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ارسالی توسط saeed25 برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
( نقل شده )
ای حرفهای من نیست من فقط چند خط از این مورد رو قبول دارم فقط این توضیحات بیشتر جنبه نشان دادن نظر دیگرانه نه من من اصلا دوست ندارم بی خودی انرژی صرف فکر کردن به چیزی بکنم که در ابهام هست
saeed25 (19-09-08)
کاربر شهرسختافزار
روح در حقیقت اسمی که انسان بر اساس حرف الفبا برای موجودیتی قائل شده و در حقیقت هدیه ای از جانب
خداست برای ادمدروود،خوب این یعنی چی؟مگر روح چه ویژگی دارد که خدا آنرا هدیه بدهد؟بر اساس ایات قران خدا انسان رو از خاک افریده حالا از شما می پرسم ایا در وجود خودتون خاک کشف کردیدو اینکه خدا از وجود خودش امانتی رو در انسان قرار داده و برای محافظت اون وجود مادی رو به اون ارزانی داشته
راستی تا حالا شده شما ارزشمند ترین چیز زندگیتون رو در دید عام بگذارید بدون اینکه از اون حفاظت کنید
پس از خدایی که عالم و حکیم بعید که برای ارزشمند ترین هدیه خودش محافظی قرار نده
در جواب کسی که تا چیزی رو نبینه باور نمیکنه ایا شما دید که قران از طرف خدا به پیامبر نازل شده یا جبرائیل رو دید حالا به این دو بطور مثال اعتقاد داریدبرای اثبات روح خدا در قران ایاتی دارد که برای ما نسانهاست وگر نه خودش و فرشته ها میدونناگر میگن از کودکی که یک روح بعد از مرگ پیش خداست یک مثال قابل لمس برای انسان است چون بسیاری از حقایق در فکر انسان نمیگنجد دوم اینکه اگر قرار بود همه روحها پیش خدا برود که خدا به سالن بسیار بزرگی نیاز دارد پس وقتی میگن روح پیش خداست در حقیقت منظور امانت که خدا به انسان داده و پس میگیرد و هر انسان در قبال این امانت مسئول میباشد و لاجرم باید جواب خدارو بده
در مورد خواب که یک دوست مطرح کرده بود ، درست فرمودن البته خواب کامل نیست و اینم بر اساس روایات و ایات قران رویای صادقانه نام دارد شاید برای بسیاری از شما پیش اومده اتفاقی رو که اتفاق افتاده قبلا در حالت خواب دیدید
مغز انسان محدود به حفظ خاطرات است و انچه یاد میگیرد یا بدان وارد میشود پس شبکه تورینه ای مغز یا هر روند دیگه ای ربطی به پیش دیدن یک اتفاق نداره بلکه روح انسان از بدن انسان به فرمان خدا خارج شده و این وقایع رو نظاره گر است و مغز هم ضبط میکند ( امیدوارم به قدرت خدا شک نداشته باشید)اگر قرا رباشه روح وجود نداشته باشد این ایه یک فکاهی بسیار جالب میشود چون جسم به این سنگینی چطور ممکنه به سوی خدا بازگردددوست عزیز،من پیرامون مسائل دینی در اینجا گفتمان نمی کنم!!من کاری به این چیزها ندارم،پیشتر هم گفتم،من به دنبال مطالب نوشته شده در نسکهای دینی نیستم!و در جواب شما که باور ندارید یا برای ان از مادیونگری و .. کمک میطلبید استغفرالله شما ثابت کنید پیامبران و زبونم لال برخی از ائمه مجنون یا متحیر بودنگرامی،شوربختانه نمی توانم جوابتان را بدهم چون در اینجا امکان گفتمان های دینی نیست!!!اگر روزی شد در اینجا بحث کنیم،حتمن در جستاری جدا خدمتتان عرض خواهم کرد..
1 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 1 میهمان)
Bookmarks