پاسخ: قشنگ ترین شعری که خوندی!
تن اکر پیر شود
دل اگر از تو از مهر تو دلگیر شود
لحظه ای من زتمنای تو غافل نشوم
دل زمهرت نکنم
جز در عشق و وصالت در دیگر نزنم
تویی آرامش من
تو همه خواهش من
تو اگر سایه دریغم نکنی
مهرت از سینه من کم نکنی
عمر اگر رفت نگویم افسوس
تن اگر مرد نگویم هیهات
پاسخ: قشنگ ترین شعری که خوندی!
زندگی رنگ سفیدیست که نقاش جهان
بکشیدست بر این بزم خاکی زمین
زندگی برگ درختیست
که تا زمین اوج آن لحظه عمرش باشد
زندگی ماندن نیست
رفتن نیست
زندگی یاد زمانیست که کودک بودیم
پاسخ: قشنگ ترین شعری که خوندی!
ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدائی
چه کنم که هست اینها گُل باغ آشنایی
همه شب نهاده ام سَر چو سگان بر آستانت
که رقیب در نیاید، به بهانۀ گدایی
به طواف کعبه رفتم به حَرَم رَهَم ندادند
که تو در برون چه کردی که درون کعبه آیی
دَرِ دِیر میزدم من که صدا ز در درآمد
که بیا بیا عراقی، که تو هم از آنِ مایی
عراقی
پاسخ: قشنگ ترین شعری که خوندی!
دلم گرفته ای دوست
دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من
گر از قفس گریزم، کجا روَم، کجا من؟
کجا روَم که راهی به گلشنی ندانم
که دیده بر گشودم به کنج تنگنا من
نه بسته ام به کس دل
نه بسته کس به من نیز
چو تخته پاره بر موج، رها، رها، رها من
ز من هرآنکه او دورچو دل به سینه نزدیک
به من هرآنکه نزدیک
از او جدا، جدا من
نه چشم دل به سوئی، نه باده در صبوحی
که تَر کنم گلوئی به یاد آشنا من
زِ بودنم چه افزود؟ نبودنم چه کاهد؟
که گویدم به پاسخ که زنده ام چرا من
ستاره ها نهفتم در آسمان ابری
دلم گرفته ای دوست
هوای گریه با من
سیمین بهبهانی
پاسخ: قشنگ ترین شعری که خوندی!
پاسخ: قشنگ ترین شعری که خوندی!
تقدیم به حسین عزیزم :
اینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی ز ایام ندید
هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست
سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد
هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و ز هر جا برسی
آخرین منزل هستی این است
آدمی هر چه توانگر باشد
چون بدین نقطه رسید مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن
دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آنکس که در این محنت گاه
خاطری را سبب تسکین است
مرگ طبیعیه برای همه !
دل بی دوست دلی غمگین است ! چرا غمگینی عزیزم ؟ :1. (21):
پاسخ: قشنگ ترین شعری که خوندی!
قرار بعدی
تالار مردگان
اولین پنجشنبه ای که نیستم
نه گل
نه گلاب
و نه خیرات
تو را می خواهم که پای هیچ یک از قرارها نیامدی
پاسخ: قشنگ ترین شعری که خوندی!
هيچ وقت
هيچ وقت نقاش خوبي نخواهم شد
امشب دلي کشيدم
شبيه نيمه سيبي
که به خاطر لرزش دستانم
در زير آواري از رنگ ها
ناپديد ماند
پاسخ: قشنگ ترین شعری که خوندی!
كاش دهقان فداكار دو پيراهن داشت
دومي را هم آتش مي زد
سر راه مي ايستاد
قطار ما را هم از حادثه مي رهاند
چرا اين قطار هميشه پي حادثه مي رود؟
چرا سر هر پيچ يك ريز علي بايد بايستد؟
شما هم نمي دانيد آقاي راننده؟
نذر كرده ام اگراز اين حادثه
جان به سلامت بردم
چند دو جين پيراهن براي ريزعلي بخرم
يادم باشد
كبريت و نفت هم بايد بخرم