کناری می ایستی
و خیابان را می نگری
تنهایی غم انگیز عابرانش را
میان این همه آهن پاره و سیمان و سنگ
منتظران چراغ قرمز
که بی حضور اسپند گردان و شیشه پاک کن و گلفروش
به لعنت خدا نمی ارزد
آن سو تر:
کودکی خواب آلوده درآغوش معتادمادری
که دعا و نفرین و نیاز را همزمان به لجن کشیده است
و این سو تر:
خودت .
انسانی اتوکشیده با ادعاهای حقیر روشنفکرانه
و فردایی که دستان هنرمندت رقم خواهدزد...
مهرداد سنجابی







پاسخ با نقل قول
Bookmarks