زیباترین شعرهای نو (شعرهای کوتاه)

هیچ اتفاقی قرار نیست بیفتد.

اما،

آدمی است دیگر،

همیشه

منتظر می‌ماند!



"اورهان ولی"

می‌گویند تنهایی پوست آدم را کلفت می‌کند
می‌گویند عشق دل آدم را نازک می‌کند
می‌گویند درد آدم را پیر می‌کند ...
آدم ها خیلی چیزها می‌گویند‌
و من،‌ امروز
کرگدن دل‌نازکی هستم که پیر شده است!
"مهدی صادقی"

هر خاطره اي ، خاطره نمي شود
هر دردي ، درد نيست
تا روح را مثل کاغذ مچاله کند
خاطره بايد جان داشته باشد
تا زنده بماند
بايد روح داشته باشد
تا براي هميشه جاودانه شود
خاطره بايد بسوزاند و خاکستر کند

مصطفي مستور

تـن تـو چـون خـوشه ها

بـر دستـان من شکـفت
تـن تـو چـون گـیاه
در دست های مـن روئـید
و خـوشه کـرد و روشن شد
بـعد افـسرد
و تـاریک شد
ایـنک بـه یـاد تـو گـلهای غـروب
خـاموش و عـطر آگـین هستند

"بیژن جلالی"

عشق ما
صدايي شد
در دهان پرنده اي
و به دور دستها رفت
و بين شاخ و برگ درختان
گم شد

بيژن جلالي

تمامي چيزهايي که دوست مي دارم از آن من نيست
دريا از آن من نيست
پاييز از آن من نيست
عشقت از آن من نيست
تنها زخمم از آن من است
خياباني که مرا به سوي مرگ زيبايم
با وباي خاطره سوق مي دهد
غاده السمان

بعضي ترانه‌ها را
مي توان
بارها و بارها
گوش داد
بعضي انسان‌ها را
مي‌توان
بارها و بارها
دوست داشت

ايلهان برک

من پس از مدت‌ها
فرصتي يافته‌ام
تا به تنهايي خود فکر کنم
و به تنهايي تو
که چه آسان رفتي
عمران صلاحي

مــن مــاهــي خستــه از آبــم
تــن مــي دهــم بــه تــو
تــور عــروســي غمگيــن
تــن مــي دهــم
بــه عــلامــت ســوال بــزرگــي
کــه در دهــانــم گيــر کــرده اســت
گروس عبدالملکيان

زندگي جيره مختصريست
مثل يك فنجان چای
و كنارش عشق است
مثل يک حبه قند
زندگی را با عشق
نوش جان بايد كرد

سهراب سپهری