گفت: "فدای سرت! این نشد یکی دیگر"؛ و نمیدانست "این" که رفت "جان" بود و آدمی را همین یک بیش نیست!
رضا کاظمی
Printable View
گفت: "فدای سرت! این نشد یکی دیگر"؛ و نمیدانست "این" که رفت "جان" بود و آدمی را همین یک بیش نیست!
رضا کاظمی
هیچ وقت
یکی را با همه ی ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ!
ﯾﮏ ﺗﮑﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ
ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺪﺍﺭﯼ...
"هاروکی موراکامی"
وقتى تو ميايى
به سرزمينى خوشبخت بدل مى شوم
به سرزمينى پر از آواز پرنده
وقتى تو مى روى
سر در گريبانم
مثل مردمى كه
كسى را از دست داده اند
اوکتاي رفعت
تنها
هنگامي که خاطره ات را مي بوسم
درمي يابم ديري است که مرده ام
چرا که لبان خود را از پيشاني خاطره ي تو سردتر مي يابم
از پيشاني خاطره ي تو
اي يار
اي شاخه ي جدامانده ي من
احمد شاملو
در خیابان های شب
دیگر جایی برای قدم هایم نمانده است
زیرا که چشمانت
گستره ی شب را ربوده است.
"نزار قبانی"
تو
بازمانده ی آخرین نسل معشوقان جهانی
بدون بوس و کنار
بدون آغوش...
شاید حتی وجود نداشته باشی!
بی اینهمه اما
هنوز
دوستت دارم...
"کامران رسول زاده"
سر بگذار بر درد بازوان من،
دست نگاهم را بگیر،
مرا دچار حادثهای کن که با عشق نسبت دارد،
من عجیب از روزگار رنجیده ام !
از: نیکی فیروزکوهی
زیبا،
تمام حرف دلم اینست:
من عشق را با نام تو آغاز کردهام
در هر کجای عشق که هستی
آغاز کن مرا …
"محمدرضا عبدالملکیان"
تو سیب سرخ کدامین بهشت گمشده ای
که باز می شکند با تو توبه ی آدم !!!
گاهي بايد رفت
و آنچه ماندني ست را جا گذاشت
مثل ياد
مثل خاطره
مثل لبخند
رفتنت ماندني و باارزش مي شود وقتي که بايد بروي ، بروي
و ماندنت پوچ و بي فايده ست وقتي که نبايد بماني ، بماني
آنا گاوالدا