زیباترین شعرهای نو (شعرهای کوتاه)

شهامت می‌خواهد

دوست داشتن کسی که
هیچ وقت
هیچ زمان
سهم تو نخواهد شد...

"ویسلاوا شیمبورسکا"

کاش می شد که زمان ایست کند


در شب شاد و تماشایی من


و زمین در ضربان دل من ضرب شود


در شب کامل و رویایی من


. . .برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]

روزي که بازوان بلورين صبح دم
برداشت تيغ و پرده تاريک شب شکافت
روزي که آفتاب
از هر دريچه تافت
روزي که گونه و لب ياران هم نبرد
رنگ نشاط و خنده گمگشته بازيافت
من نيز باز خواهم گرديد آن زمان
سوي ترانه ها و غزل ها و بوسه ها
سوي بهارهاي دل انگيز گل فشان
سوي تو
عشق من
هوشنگ ابتهاج

فرقي نمي کند
امروز هم
ما هر چه بوده ايم ، همانيم
ما باز مي توانيم
هر روز ناگهان متولد شويم
ما
همزاد عاشقان جهانيم

قيصرامين پور

کلماتم را
در جوی سحر می‌شویم
لحظه‌هایم را
در روشنی باران‌ها
تا برای تو شعری بسرایم، روشن
تا که بی‌دغدغه بی‌ابهام
سخنانم را
در حضور باد
این سالک دشت و هامون
با تو بی‌پرده بگویم
که تو را
دوست می‌دارم تا مرز جنون
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی

تو عطر کدام خوشبوترین گل جهانی
که هر کجا می نویسمت
شکوفه می دهی ؟

کامران رسول زاده

گاهی می خندم
گاهی گریه می کنم
گریه اما بیشتر اتفاق می افتد
به هر حال آدم
یکی از لباس هایش را بیشتر دوست دارد.
"زنده یاد الهام اسلامی"

بوی عطری آشنا
تو را یک‌روز بیدار خواهد کرد،
حتا اگر یک‌عمر
خوابیده باشی
زیرِ سنگی سرد!
( رضا کاظمی )

در خیابان های شب
دیگر جایی برای قدم هایم نمانده است
زیرا که چشمانت
گستره ی شب را ربوده است.

"نزار قبانی"

دوستم داشته باش

از رفتن بمان!

دستت را به من بده،

که در امتداد دستانت

بندری است برای آرامش!



"نزار قبانی"