در برکه ات بمان ماهی ِ کوچک
دریا بزرگ است برای تو
رضا کاظمی
Printable View
در برکه ات بمان ماهی ِ کوچک
دریا بزرگ است برای تو
رضا کاظمی
مي گردم در خاطره ها
جايي در آن ها نداري
در دايره المعارف ها جستجو مي کنم
عکسي از تو در آن ها نيست
در واژه نامه ها نگاه مي کنم
نامي از تو نيست
نگاهي به خود مي کنم
تورا مي بينم
جز من جايي برايت نمانده ، مي بيني ؟
عزيز نسين
از همان آغاز
راه ما کمي از هم جدا بود
تو مثل يک شاعر
عاشق بودي
و من مثل يک عاشق
شعر مي سرودم
هر دو گم شديم
من در پايان يک رويا
تو در يک شعر بي پايان
واهه آرمن
همگان به جست و جوي خانه مي گردند
من کوچه ي خلوتي را مي خواهم
بي انتها براي رفتن
بي واژه براي سرودن
و آسماني براي پرواز کردن
عاشقانه اوج گرفتن
رها شدن
سيد علي صالحي
سخن عاشقانه گفتن دليل عشق نيست
عاشق كم است سخن عاشقانه فراوان !
عشق عادت نيست
عادت همه چيز را ويران مي كند از جمله عظمت دوست داشتن را
از شباهت به تكرار مي رسيم
از تكرار به عادت
از عادت به بيهودگي
از بيهودگي به خستگي و نفرت
نادر ابراهیمی
تاریک کوچههای مرا آفتاب کن
با داغهای تازه، دلم را مجاب کن
ابری غریب در دل من رخنه کرده است
بر من بتاب، چشم مرا غرق آب کن
ای عشق ای تبلور آن آرزوی سبز
برخیز و چون سکوت، دلم را خطاب کن
ای تیغ سرخ زخم، کجا میروی چنین
محض رضای عشق، مرا انتخاب کن
ای عشق، زیر تیغ تو ما سر نهادهایم
لطفی اگر نمیکنی، اینک عتاب کن
سلمان هراتی
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]
ما راه مي رفتيم و زندگي
نشستن بود
ما مي دويديم و زندگي
راه رفتن بود
ما مي خوابيديم و زندگي
دويدن بود
انسان ، هيچگاه براي خود
مأمن خوبي نبوده است
حسين پناهي
تو خوابیده ای آرام
و من پشت پلک تو
آنقدر می بارم تا پنجره را باز کنی ..
دستهات را زیر باران بگیری و بخندی ...
" عباس معروفی "
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه نا پیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
فروغ فرخزاد
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]
خستهتر از آنم
که لیوانی چای
آرامم کند
آغوش گرم ترا میخواهم
در جنگلی ناشناس
وقتی که آسمان
از لابهلای شاخهها
سرک میکشد ...
"فریبا عرب نیا"