زیباترین شعرهای نو (شعرهای کوتاه)

نمی دانم
می آمدی یا می رفتی
فقط چیزی در قلبم فرو ریخت
نمی دانم
می آمدی یا می رفتی
عبورت، حضوری ماندگار بود
خورشید از پشت
پلکهایت درخشید
و در ادامه ی راهم
طلوع کردی!

"فریال معین"

به جز تو
قلب خودم را
به هیچ کس نسپردم
تو هم
غمی به جهانم
اضافه کردی و رفتی

امید صباغ نو

صبر كن
ما بجز اين اثاث ها
چيزهاى ديگرى هم داريم
كه بايد با خودمان ببريم
ترديدها
دروغ ها
وحشت ها
و بقيه‌ى هاهايى كه از بچگى با ما بزرگ شده اند
بهزاد زرين پور

نمی دانم این نسیم
بر کلاله‌ی چند شقایق
سفر کرده است
باید از آنان بوده باشی
تا که بدانی
مگر کیانند اینان؟
بسا که ساده گذشتن و رفتن
کارِ هر کبوتر خانگی
نبوده و
نیست
سید علی صالحی

چه گناهی کرده‌ام
که در خوابم هستی
در بیداری‌ام نه
در قلبم هستی
در چشمم نه
در سرم هستی و در آغوشم نه....‌


علی سید صالحی

تو
خواستنی‌ترین
دست‌نیافتنیِ
این شهرِ شلوغی...

علی قاضی نظام

انگار نمی آید و هم می آید
این دور و بر انگار که کم می آید
او عابر و من پیاده رو ، آه چقدر
از حاشیه رفتنش خوشم می آید !
زنده یاد رضا بروسان

باران کـه ميبـارد دلـم بـرايت تنـگ تـر مي شـود
راه مي افـتم بـدون ِ چـتـر...
از رضا کاظمی

دست هات دلم را برد
گفته بودم؟
حالا دست های تو
تمام ثروت من است.

"عباس معروفی"

چشم براه
کسی بمان
که آمدنش
عجیب
بوی ماندن بدهد!!!

عادل دانتیسم