اینتل اخیراً مدیرعامل خود را کنار گذاشت؛ اتفاقی که دلایل مختلفی میتواند داشته باشد. در روز دوشنبه، پت گلسینگر پس از کمتر از چهار سال ایفای نقش بهعنوان مدیرعامل این شرکت، بهطور ناگهانی اعلام بازنشستگی کرد. اما ظاهراً این چیزی بود که فقط هیئت مدیره میخواست به صورت رسمی و برای احترام گلسینگر اعلام شود. در این مطلب به بررسی دلایلی میپردازیم که تیم آبی را به اینجا کشانده که مدیر خوشنامش را به راحتی کنار میگذارد.
مسلماً خبری که روز دوشنبه منتشر شد برای بسیاری از شما نیز مایه تعجب بود. علیرغم ایجاد تغییرات بسیار بزرگ در اینتل پس از تصدی مدیریت پت گلسینگر، به ناگاه شاهد کنار رفتن مردی بودیم که همگان تصور میکرد آمده تا این تیم را از منجلابی که در آن گرفتار است نجات دهد. اما چرا چنین مدیری که یک بار بازنشسته شده مجدداً باید بازنشسته شود؟
واقعیت ماجرا آن بود که چند ساعت بعد از خبر اول کنار رفتن پت گلسینگر، گزارشهایی از منابعی مانند رویترز، بلومبرگ و نیویورک تایمز منتشر شد که نشان میداد این تصمیم در واقع نتیجه فشار هیئت مدیره و به نوعی یک اخراج محترمانه بوده است.
سه سال و نیم پیش، گلسینگر با برنامهای بلندپروازانه برای بازسازی این غول تولید تراشه وارد میدان شد و وعده داد ظرف چهار سال مشکلات را حل کند. اما اکنون پیش از آنکه بتواند این برنامه را به سرانجام برساند، از شرکت (به نوعی) اخراج شده است. این اقدام چنان ناگهانی رخ داد که اینتل حتی جانشین مشخصی برای او ندارد.
در این دست موارد نمونههای بسیاری وجود دارند که مدیرعامل قبلی به عنوان مشاور در شرکت باقی میماند تا برای مدتی بتوان وضعیت را به صورت نرم به مدیر جدید انتقال داد یا از تجربیات مدیر قبلی استفاده کرد ولی مورد تیم آبی در آخرین روزهای سال 2024 به ما میگوید که اینبار گلسینگر حتی بهعنوان مشاور نیز باقی نخواهد ماند.
چرا اینتل در این وضعیت قرار گرفت؟
اینتل سالهاست که با مشکلات مختلف دستوپنجه نرم میکند. شاید بتوان با جرأت گفت که اولین قدم این سرازیری زمانی شروع شددد که با تصمیمات عجیب و غریب و بسیار اشتباه، این شرکت فرصت حضور در بازار گوشیهای هوشمند را از دست داد.
سپس با ادامه اصرارهای بیفایده روی روند تولید و عدم بروزرسانیهای لازم، با مشکلات جدی در کنترل کیفیت تراشههای خود مواجه شده و مشتریان قدیمی مانند اپل را به دلیل گرایش آنها به پردازندههای جایگزین از دست داد. حالا تیم آبی خاطرهساز ما در معرض خطر عقبماندن از موج هوش مصنوعی نیز قرار گرفته و اگر این وادی را واگذار کند واقعاً مشخص نیست که شاید تا همین 10 سال آینده، نامی از اینتل در حوزه تراشه باقی مانده باشد.
اما این ماجرا فقط محدود به کاهش ارزش سهام و مسائل مالی مدیران نیست. دولت ایالات متحده این موضوع را بهعنوان مسئلهای مرتبط با امنیت ملی نیز مطرح کرده است. اینتل تنها یک تولیدکننده بزرگ تراشه در جهان نیست؛ بلکه برخلاف رقبایی که تولید را به شرکتهایی در آسیا واگذار کردهاند، یکی از معدود شرکتهایی است که طراحی و تولید تراشه را بهصورت یکپارچه در داخل مجموعه خود انجام میدهد.
اینتل یکی از ابزارهای کلیدی آمریکا برای کاهش وابستگی به تایوان در تولید تراشههاست، در صورتی که چین تصمیم به اعمال کنترل بر این کشور بگیرد. اما ضعف در مدیریت اینتل یا تغییرات جدید مدیریتی ممکن است این نقش استراتژیک را به خطر بیندازد.
چرا گلسینگر به مدیریت اینتل انتخاب شد؟
پت گلسینگر که یک مهندس برخواسته از یک خانواده روستایی از ایالت پنسیلوانیا بوده و مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال 1985 از دانشگاه استنفورد در رشته علوم کامپیوتر دریافت کرد، یکی از مدیران قدیمی اینتل بود. مدیری که ابتدا یک مهندس، یک معلم و سپس یک استراتژیست برجسته برای تیم آبی محسوب میشد.
گلسینگر در سال ۱۹۷۹ و در ۱۸ سالگی به این شرکت پیوست و ۳۰ سال در اینتل ماند. او سپس در سال ۲۰۲۱ مجدداً به خانه دوم خود بازگشت و اینبار بر صندلی مدیریت عامل معروفترین شرکت نیمههادی دنیا تکیه زد. جالب است بدانید که در همان زمان بسیاری معتقد بودند که او بهترین گزینه برای بازگرداندن رهبری دنیای فناوری پردازندهها به اینتل است. گلسینگر نهتنها یک مهندس باتجربه بود، بلکه یکی از معماران اصلی موفقیتهای گذشته اینتل، مانند پردازنده مشهور 80486 و فناوریهایی نظیر USB و Wi-Fi بود.

شرایط قبل از مدیریت گلسینگر چگونه بود؟
در سال 2021 و با شروع کار مجدد گلسینگر همگان به خوبی میدانستند که وضعیت اینتل چندان جالب نیست و بسیاری از مهندسان به او به چشم یک فرشته نجات نگاه میکردند. اشتباهات استراتژیک، تأخیر در عرضه نسلهای جدید تراشهها، و مشکلات کیفیتی از جمله معضلات این شرکت و نتیجه ده سال لجبازی و تصمیمات نابخردانه و دور از ذهن مدیران قبلی بود.
در همان سال بود اپل تصمیم گرفت پردازندههای مبتنی بر معماری Arm را در محصولات خود جایگزین تراشههای اینتل کند؛ حرکتی که قدرت و عمر باتری بالاتر را در لپتاپها به نمایش گذاشت و ضعف اینتل را آشکار کرد. این حرکت به معنای آن بود که اینتل یکی از بزرگترین منابع درآمدی خود و بازوهای قدرتش در بازار تراشه را از دست میداد. اما گلسینگر باید در این وضعیت چهکار میکرد؟
برنامه گلسینگر برای تحول اینتل در این شرایط بغرنج
مهندس کهنهکار اینتل و مدیر فعلی اما با روی باز وارد داستان شد و تصمیم داشت اشتباهات گذشته اینتل را جبران کند. برای مثال، اینتل در گذشته سرمایهگذاری 4.1 میلیارد دلاری جدید روی شرکت هلندی ASML انجام داده بود، اما از خرید دستگاههای پیشرفته آن برای تولید تراشههای پیشرفته صرفنظر کرد. در مقابل، شرکت تایوانی TSMC با خرید این دستگاهها به رهبر بیچونوچرای صنعت تراشه تبدیل شد.
گلسینگر بهصراحت این تصمیم اینتل را «اشتباهی اساسی» توصیف کرد و تلاش کرد تا با سرمایهگذاریهای کلان، پنج نسل فناوری را در چهار سال ارائه کند.
از آن زمان تا به حال این عبارت، شعار جذاب اینتل بوده است. به معنای واقعی کلمه، این بدان معناست که گلسینگر به شرکتش قول داده بود که طی 5 سال، هر ساله یک نسل فناوری تولید تراشه کوچکتر را ارائه دهد که میتوانست هر قانون فنی که پیش از این شنیده بودیم را به راحتی برهم بزند.
اگر تا به حال نام قانون مور را شنیده باشید، میدانید که کوچک کردن مدارها برای قرار دادن ترانزیستورهای بیشتر یکی از راههای کلیدی بهبود تراشهها است.
اگرچه این روزها کمتر کسی این قانون را به عنوان یک اصل در روند تولید تراشه قبول دارد و بیشتر در کتابهای معماری کامپیوتر باید به دنبال آن بگردیم ولی بنابر اصلی تاریخی، تا پیش از اواسط دهه گذشته میلادی، اینتل فقط یک سال در میان تراشههای خود را روی نودهای کوچکتر تولید میکرد. این بدان معنی بود که پنج مرحله کاهش ابعاد ترانزیستور در چهار سال یک جاه طلبی وحشیانه است و شاید مصداق بارز همان مثلی که میگوید «سنگ بزرگ علامت نزدن است».
نکته دیگر این بود که گلسینگر میلیاردها دلار برای ساخت کارخانههای جدید در آمریکا سرمایهگذاری کرد تا ظرفیت تولید را افزایش دهد و حتی خدمات تولید تراشه برای رقبا را نیز ارائه کند.
همهچیز که خوب بود ولی چه طرحی اشتباه پیش رفت؟
اگرچه در سال 2022 اینتل اعلام کرده که در مسیر رسیدن به اهداف خود است، این برنامه هزینههای سرسامآوری را برای غول کهنهکار دنیای سیلیکون به همراه داشت. کاهش ارزش سهام شرکت به نصف، کاهش روحیه کارکنان به دلیل برنامههای مکرر اخراج پرسنل در سطوح مختلف و تأخیر در عرضه محصولات رقابتی از جمله نتایج منفی این برنامه بودند.
حتی اگر فقط درباره فناوری ساخت تراشهها صحبت کنیم و نه کل محصولات، احتمال نگرانکنندهای وجود دارد که اینتل در زمان عرضه فرآیند بسیار مهم "18A" خود در سال آینده، فاصله قابل توجهی با TSMC داشته باشد. نیویورک تایمز در گزارشی درباره خروج گلسینگر چنین نوشته است:
برخی از مشتریان اخیراً از سوی اینتل مطلع شدهاند که پیشرفتهترین فرآیندهای تولید این شرکت، که به آنها "18A" و "16A" گفته میشود، بسیار عقبتر از TSMC است. یکی از مقامات آگاه در صنعت تراشه که از پیشرفتهای اینتل مطلع شده، اظهار کرده است که TSMC حدود 30 درصد از تراشههای پیشرفته خود، موسوم به تراشههای 2 نانومتری، را بدون نقص تولید میکند، در حالی که فرآیند جدید اینتل کمتر از 10 درصد از تراشههای 18A خود را بدون نقص تولید کرده است.
جالب است بدانید که طی دو سه سال اخیر و با ارائه معماریهای جدید، برخی از محصولات اینتل، مانند پردازندههای Meteor Lake و Arrow Lake، ویژگیهای پیشرفتهای داشتند که میتوانستند رقبا را شکست دهند، اما این قابلیتها به دلیل کاهش هزینهها حذف شدند.
در واقع تراشههای نسلهای 13، 14 و Core Ultra میتوانستند بسیار از این محصولاتی که میبینیم کاربردیتر و حتی قدرتمندتر باشند ولی اینتل نتوانست توازن مناسبی در این زمینه ایجاد کند و در نهایت محصولاتی که راهی بازار شدند آن چیزی نبودند که مهندسان خود را برای عرضه آنها آماده کرده بودند.
اینتل از قطار هوش مصنوعی هم جا مانده!
اینتل تلاشهایی در این زمینه داشت، اما به دلیل تصمیمات اشتباه و عدم هماهنگی داخلی، نتوانست موج رشد هوش مصنوعی را به درستی مدیریت کند. در آن سمت میدان اما رقبای سنتی مانند Nvidia و AMD، با اایجاد تغییرات سریع در طراحی و استراتژی، بازار را در دست گرفتند، در حالی که اینتل نتوانست بهموقع واکنش نشان دهد.
این اواخر حتی کوالکام هم وارد گود شده و با تولید تراشههای Snapdragon X Elite بازاری که تیم آبی سلطان بلامنازع آن برای سالها بوده را تهدید میکند. یکی از ابزارهای تیم اژدها برای این بازار، هوش مصنوعی پیشرفته و NPUهای قدرتمند داخل تراشههای اسنپدراگون ایکس الیت است که اینتل در این وادی نیز چندان حرفی برای گفتن ندارد و با مصرف توان بسیار بیشتری همین کارایی را در اختیار کاربران بگذارد.
چرا گلسینگر کنار گذاشته شد؟
با همه این شرایط و علیرغم امیدواری بسیاری از علاقهمندان به برنامههای گلسینگر، به نظر میرسد هیئت مدیره اینتل اعتماد خود را به برنامههای او از دست داده باشد. گزارشها نشان میدهند که این برنامه بهاندازه کافی سریع پیش نرفته و مشکلات کیفی محصولات اخیر نیز نگرانیهایی را به وجود آوردهاند.
در همین زمینه ریز دلایل عامل این تصمیم به صورت کامل مشخص نیستند ولی منبعی که با رویترز، بلومبرگ و نیویورک تایمز صحبت کرده، به هر سه خبرگزاری گفته است که هیئت مدیره اعتماد خود را به برنامه گلسینگر از دست داده بود. در این سه مطلب آمده است:
- «اعضای هیئت مدیره احساس کردند که برنامه پرهزینه و جاهطلبانه گلسینگر برای احیای اینتل مؤثر نبوده و پیشرفت تغییرات کافی نیست.»
- «پت گلسینگر مجبور به کنارهگیری شد زیرا هیئت مدیره اعتماد خود را به برنامههای او برای بازگرداندن سازنده مشهور تراشه از دست داده بود.»
- «هیئت مدیره اینتل به این نتیجه رسید که آقای گلسینگر باید برکنار شود زیرا برنامههای او برای احیای این شرکت معروف نیمههادی نتایج کافی و سریعی نشان نداده بود.»
علاوه بر این، بلومبرگ نگرانیهایی درباره کیفیت محصولات را نیز مطرح کرد:
در جلسه هفته گذشته، او با نگرانیهایی مواجه شد که بر عدم وجود محصولات توانمند برای رقابت در بازار متمرکز بودند؛ چیزی که هیئت مدیره احساس میکرد در تلاشهای شرکت برای تبدیل اینتل به یک تولیدکننده تراشه سفارشی نادیده گرفته شده بود.
در همین زمینه باید اشاره کرد که بنابر پیشبینیهای فعلی، احتمال دارد که وضعیت مالی شرکت بیش از حد بحرانی شده و دیگر قابل چشمپوشی نباشد. طبق اطلاعات اولیه، اینتل تا پایان سال 2023، سود عملیاتی 2.7 میلیارد دلاری را به ثبت رسانده بود، اما در سهماهه اول سال 2024 با زیانی 437 میلیون دلاری، در سهماهه دوم با زیانی 1.6 میلیارد دلاری و در سهماهه سوم 2024 با زیان شگفتانگیز 16.6 میلیارد دلاری مواجه شده که بدترین در تاریخ شرکت بوده است.
هرچند بخش عمدهای از این رکوردهای عجیب مربوط به هزینههای بازسازی شرکت بوده اما نتایج مالی سهماهه دوم 2024 و پیشبینیها چنان وحشتناک به نظر میرسند که حتی موج گسترده اخراجها نیز نتوانستند سرمایهگذاران را راضی کنند و در نهایت طی دوره اخیر رکورد عجیب کاهش ارزش سهام شرکت در یک روز به میزان 26 درصد به ثبت رسید.
با این اوصاف آینده تیم آبی چه میشود؟
در این شرایط یکی از سناریوهای احتمالی، مشابه اتفاقی که برای AMD رخ داد، جدا شدن بخش تولید تراشه از اینتل و تبدیل آن به یک شرکت مستقل است. با این حال، این موضوع با پیچیدگیهای بسیاری روبهرو است، چرا که اینتل اکنون کمکهای مالی هنگفتی از دولت آمریکا دریافت میکند و ملزم به رعایت مقررات خاصی است.
در نهایت، آینده اینتل به تصمیمات استراتژیک هیئت مدیره و مدیریت جدید آن بستگی خواهد داشت.
نظر خود را اضافه کنید.
برای ارسال نظر وارد شوید
ارسال نظر بدون عضویت در سایت