™Ali (08-06-09)
عضو VIP شهرسختافزار
مملکت کشتی حوادث بحر و استبداد خس
ناخدا عدلست و بس
کار پاس کشتی و کشتینشین با ناخداست
کار ایران با خداست
بهار
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
™Ali (08-06-09)
عضو VIP شهرسختافزار
تا توانــــی دلـــی به دســــت آور ...
که دل شکستن هنر نـمی باشد ...
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
عضو VIP شهرسختافزار
دلي دارم خريدار محبت......كزو گرمست بازار محبت
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنیدلباسي بافتم بر قامت دل.....زتار محنت و پود محبت
N0m@d (10-06-09)
تا چند زمین نهاد بودن
سیلی خور خاک و باد بودن
چون باد دویدن از پی خاک
مشغول شدن به خار و خاشاک
تا چند چو یخ فسرده بودن
در آب چو موش مرده بودن
می باش چو غنچه خار بر دوش
تا خرمن گل کشی در آغوش
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
D J V A H I D (10-06-09)
عضو VIP شهرسختافزار
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم...
شدم آن عاشـــق دیــــوانه کـــه بودم ....
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
D J V A H I D (10-06-09)
کاربر شهرسختافزار
مــــــــیازار موری که دانه کــــــش است...
که جان دارد و جان شیرین خوش است ....
™Ali (10-06-09)
|
|
عضو VIP شهرسختافزار
ترک ستم پرست من ترک جفا نمیکند
عهد به سر نمیبرد وعده وفا نمیکند
هندوی ترک آن صنم کرد بسی خطا ولیک
ناوک چشم مست او هیچ خطا نمیکند
آخرین ویرایش توسط D J V A H I D در تاریخ 10-06-09 انجام شده است
عضو VIP شهرسختافزار
یکم تداخل پست شده برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
ولی ماله وحید دیگه ارجحیت داره....
دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی
برون شو زین چاه ظلمانی تا که جهان بینی
برو بچ شعر رو درست گفتم برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
D J V A H I D (10-06-09), N0m@d (10-06-09)
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت
خاک ره آن یار سفرکرده بیارید
تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت
فریاد که از شش جهتم راه ببستند
آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت
امروز که در دست توام مرحمتی کن
فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت
ای آن که به تقریر و بیان دم زنی از عشق
ما با تو نداریم سخن خیر و سلامت
درویش مکن ناله ز شمشیر احبا
کاین طایفه از کشته ستانند غرامت
در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی
بر میشکند گوشه محراب امامت
حاشا که من از جور و جفای تو بنالم
بیداد لطیفان همه لطف است و کرامت
کوته نکند بحث سر زلف تو حافظ
پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت
آخرین ویرایش توسط N0m@d در تاریخ 10-06-09 انجام شده است
™Ali (10-06-09)
عضو VIP شهرسختافزار
تنها که باشی
درد را که سق بزنی
دل تنگیات را که گریه کنی
ته خط باز هم تو میمانی و
چند قطره حرف
و یک دریا ناتوانی...
با تشکر از مهراد گل و صد البته گلاب واسه این امضاش برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
7 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 7 میهمان)
Bookmarks