پاسخ: قشنگ ترین شعرهایی که خوندی!
روزی ما دوباره كبوترهايمان را پيدا خواهيم كرد
و مهربانی دست زيبايی را خواهد گرفت.
روزی كه كمترين سرود
بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادری ست .
روزی كه ديگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل افسانه ايست
و قلب
برای زندگی بس است.
روزی كه معنای هر سخن دوست داشتن است
تا تو به خاطر آخرين حرف دنبال سخن نگردی .
روزی كه آهنگ هر حرف ، زندگی ست
تا من به خاطر آخرين شعر رنج جستجوی قافيه نبرم.
روزی كه هر حرف ترانه ايست
تا كمترين سرود بوسه باشد .
روزی كه تو بيايی ، برای هميشه بيايی
و مهربانی با زيبايی يكسان شود .
روزی كه ما دوباره برای كبوترهايمان دانه بريزيم...
و من آنروز را انتظار می كشم
حتی روزی
كه ديگر
نباشم.
زنده یاد احمد شاملو
پاسخ: قشنگ ترین شعرهایی که خوندی!
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست
خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد
کس نمیگوید که یاری داشت حق دوستی
حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد
لعلی از کان مروت برنیامد سالهاست
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد
گوی توفیق و کرامت در میان افکندهاند
کس به میدان در نمیآید سواران را چه شد
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
زهره سازی خوش نمیسازد مگر عودش بسوخت
کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد
حافظ اسرار الهی کس نمیداند خموش
از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد
حــــافــــظ
پاسخ: قشنگ ترین شعرهایی که خوندی!
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
خدا را ای رقیب امشب زمانی دیده برهم نه
که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم...
(کلا این غزل حافظ رو دوست دارم)
پاسخ: قشنگ ترین شعرهایی که خوندی!
این شعر حافظ منو یاد خیلی چیزا میندازه :
درد ما را نیست درمان الغیاث
هجر ما را نیست پایان الغیاث
دین و دل بردند و قصد جان کنند
الغیاث از جور خوبان الغیاث
در بهای بوسهای جانی طلب
میکنند این دلستانان الغیاث
خون ما خوردند این کافردلان
ای مسلمانان چه درمان الغیاث
همچو حافظ روز و شب بی خویشتن
گشتهام سوزان و گریان الغیاث
پاسخ: قشنگ ترین شعرهایی که خوندی!
نقل قول:
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
خدا را ای رقیب امشب زمانی دیده برهم نه
که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم...
(کلا این غزل حافظ رو دوست دارم)
متن کامل این غزل حافظ:
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
صفای خلوت خاطر از آن شمع چگل جویم
فروغ چشم و نور دل از آن ماه ختن دارم
به کام و آرزوی دل چو دارم خلوتی حاصل
چه فکر از خبث بدگویان میان انجمن دارم
مرا در خانه سروی هست کاندر سایه قدش
فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم
گرم صد لشکر از خوبان به قصد دل کمین سازند
بحمد الله و المنه بتی لشکرشکن دارم
سزد کز خاتم لعلش زنم لاف سلیمانی
چو اسم اعظمم باشد چه باک از اهرمن دارم
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
خدا را ای رقیب امشب زمانی دیده بر هم نه
که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم
چو در گلزار اقبالش خرامانم بحمدالله
نه میل لاله و نسرین نه برگ نسترن دارم
به رندی شهره شد حافظ میان همدمان لیکن
چه غم دارم که در عالم قوام الدین حسن دارم
پاسخ : قشنگ ترین شعرهایی که خوندی!
"مرسی ازینکه کامل نوشتیش.اینترنتم داشت تمام میشد.ولی این دو بیتو بیشتر دوست داشتم" :1. (23):
این غزلشم خیلی مفهومه قشنگی داره:
از سر کوی تو هرکو بملامت برود
نرود کارش و آخر به خجالت برود
کاردانی که بود بدرقه اش حفظ خدا
بتجمل بنشیند به جلالت برود
سالک از نور هدایت ببرد راه بدوست
که بجایی نرسد گر به ضلالت برود
کام خود آخر عمر از می و معشوق بگیر
حیف اوقات که یکسر ببطالت برود
ای دلیل دل گم گشته خدا را مددی
که غریب ارنبرد ره به دلالت برود
حکم مستوری و مستی همه بر خاتمت است
کس ندانست که آخر به چه حالت برود
حافظ از چشمه ی حکمت بکف آور جامی
بو که لوح دلت نقش جهالت برود
"حافظ"
پاسخ: قشنگ ترین شعرهایی که خوندی!
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است----با دوستان مروت با دشمنان مدارا
حافظ آسمانی
پاسخ: قشنگ ترین شعرهایی که خوندی!
تنهایی ام را با تو قسمت می کنم سهم کمی نیست
گسترده تر از عالم تنهایی من عالمی نیست
غم آنقدر دارم که می خواهم تمام فصلها را
بر سفره ی رنگین خود بنشانمت، بنشین، غمی نیست
حوای من بر من مگیر این خودستایی را که بی شک
تنهاتر از من در زمین و آسمانت آدمی نیست
آیینه ام را بر دهان تک تک یاران گرفتم
تا روشنم شد در میان مردگانم، همدمی نیست
همواره چون من نه ، فقط یک لحظه خوب من بیندیش
لبریزی از گفتن ولی در هیچ سویت محرمی نیست
من قصد نفی بازی گل را و باران را ندارم
شايد براي من كه همزاد كويرم شبنمي نيست
شاید به زخم من که می پوشم ز چشم شهر آن را
در دستهای بی نهایت مهربانش مرهمی نیست
شاید و یا شاید هزاران شاید دیگر اگر چه
اینک به گوش انتظارم جز صدای مبهمی نیست
+
اگر چه نزد شما تشنه ی سخن بودم
كسی كه حرف دلش را نگفت من بودم
دلم برای خودم تنگ می شود آری
همیشه بی خبر از حال خویشتن بودم
نشد جواب بگیرم سلام هایم را
هر آنچه شیفته تر از پی شدن بودم
چگونه شرح دهم عمق خستگی ها را؟
اشاره ای كنم، انگار كوهكن بودم
(محمدعلی بهمنی)
پاسخ: قشنگ ترین شعرهایی که خوندی!
چقدر زیباست این غزل حافظ . مخصوصا این که با صدای شجریان گوش بدید ...
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد
یا بخت من طریق مروت فروگذاشت
یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم
چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد
شوخی مکن که مرغ دل بیقرار من
سودای دام عاشقی از سر به درنکرد
هر کس که دید روی تو بوسید چشم من
کاری که کرد دیده من بی نظر نکرد
من ایستاده تا کنمش جان فدا چو شمع
او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد
پاسخ: قشنگ ترین شعرهایی که خوندی!
حیدربابا، ایگیت امک ایتیرمز،
عمر کچه ر ، افسوس بره بیتیرمز
نامرد اولان عمری باشا یتیرمز
بیزده، واللاه ، اونوتماریق سیزلری ،
گورممسک حلال ایدون بیزلری.
*********************************
حیدربابا جوانمردان هرگز حق نمک فراموش نمی کنند
عمر می گذرد و افسوس کردن هم حاصلی ندارد
جوانمرگان اغلب ناجوانمردانند(اصطلاح محلی)(( منظور کسی که اهل نامردیه ، عمرش به خیر و خوبی نمیگذره و واقعیت امر هم همین طوره))
به خدا که ما فراموش نمی کنیم شما را
اگر به هم نرسیدیم حلال کنید ما را