از ريچارد براتيگان
من در قرن بيستم زندگي مي كنم
من در قرن بيستم زندگي مي كنم
و تو كنار من دراز كشيده اي.
وقتي خوابت مي آمد غمگين بودي،
كاري از دست من بر نمي آمد.
صورتت آنقدر زيباست كه
نمي توانم از وصفش دست بردارم،
و وقتي خوابي، براي خوشحال كردنت
كاري نمي توانم بكنم.







پاسخ با نقل قول
Bookmarks