زیباترین شعرهای نو (شعرهای کوتاه)

تا امروز از تو نوشتم
امشب از عشقت انصراف می دهم
سخت است
دوست داشتن تو
خسته ام

می خواهم
کمی استراحت کنم
شاید فردا
دوباره عاشقت شدم.

زنده یاد :"غلامرضا بروسان"

و آغوشت
اندک جایی برای زیستن
اندک جایی برای مردن



احمد شاملو

من مانده ام با یک دریا غربت
افق تا افق فاصله وُ
جایت
که حتی یک لحظه هم خالی نیست
چشم دوخته ام
به انتظار آن اتفاق تماشایی وُ
تاب می آورم.
خدا را چه دیدی
شاید هم آمدی وُ
گره کور این دوست داشتنِ ناتمام را
با دست‌های تمامت باز کردی.

"ماندانا پیرزاده"

بس دردناک بود جدایی میانِ ما،
از هم جدا شدیم وُ
بدین درد ساختیم.
- هوشنگ ابتهاج

ده ها سال است
در سرزمین دل خویش آواره ام
نه کسی می یابد مرا
نه می یابم کسی را
هر کجا که بروم
نیروی جاذبه ی تن تو
به اینجا می کشاند مرا

لطیف هلمت

اما برای من
هرشبِ بی تو
یلداست..

منی که
زیر حافظ ِ چشمانت
یادت را
دانه
دانه
می‌کنم.

- سید محمد مرکبیان

اندازه همین یکی دو سطر فرصت داریم
از تیر رس نگاه این فرشته ها که دور شویم
بهشت که نه
نیمکتی را به تو نشان خواهم داد
که مثل یک گناه تازه
وسوسه برانگیز است

حافظ موسوی

اما برای من
هرشبِ بی تو
یلداست..

منی که
زیر حافظ ِ چشمانت
یادت را
دانه
دانه
می‌کنم.

- سید محمد مرکبیان

دیر زمانیست
که نشئگی یاد تو را
به خاطر نمی آورم
افیون افغان میخواهد و زغال کرمان
شاید این خماریت را چاره کند...

نیماشاهینی

می آیی و چون چاقویی
روزم را به دو نیم می کنی.
می روی
پاره های تنم
در اتاقم می ماند...


"شمس لنگرودی"