نخستین لمس باران
چشمی دوخته بر اعماق بی کرانه ی دریا
چشمی دیگر اما
خیره بر ردای تیره ی آسمان
خصمانه تلاطمی بی رویا
بر پهنای آغوش سرکش موجی دیگر
نخستین لمس ساحل
جان به فراغ آرمیده
بی تشویش منقار مرغ دریایی
چشمی فروغلطیده در شن
چشمی به انتظار اما
در تار و پود مندرس شولای آسمان
نخستین لمس آفتاب
بی پناه پایمرد آب در میان
بی نوا مردمکی خامد
در شوق مبهم فردا...
Bookmarks