مشــــــــــــــــــاعره

[™Ali]

تا متاع حقیر عشــــق شدم
گربه جان می خرند می ارزم برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید

شمعم، از آتــــشم مترسانید
من از این بـــــادها نمی لرزم

برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید

[dvbs_amir]

مردي صفاي صحبت آيينه ديده
از روزن شب,شوكت ديرينه ديده

مردي حوادث, پايمال همّت او
عالم ثناگوي جلال همّت او

[™Ali]

وای ای مه دو هفته چه جای محاق بود!
آخر محـــــاق نـــیست که ماه دو هفـته را

برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید

[reza76622201]

ای که از کوچه معشوقه ما می گذری
باخبر باش که سر ميشکند ديوارش
(حافظ شيرازي)

[M A H R A D]

شـربـتـی از لـب لعلش نچـشـیدیم و برفت
روی مــه پـیــکر او سـیــر نـدیـدیـم و برفت

گـویی از صحـبت ما نیک به تنـگ آمـده بود
بار بر بست و بـه گــردش نرسیدیم و برفت

[reza76622201]

تعالي الله قديمي کو به يک دم
کند آغاز و انجام دو عالم

توانايي که در يک طرفةالعين
ز کاف و نون پديد آورد کونين

(محمود شبستري)

[M A H R A D]

نـاله را هرچند میخـواهم که پنهـانی کنم

سینه میگوید که من تنگ آمدم، فریاد کن

[K A S R A]

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت ****** به غمزه مساله آموز صد مدرس شد

[Mahdi_Moosavi]

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت ****** به غمزه مساله آموز صد مدرس شد

در شبی تاریک

که صدایی با صدایی در نمی آمیخت

و کس کس را نمی دید در راه نزدیک

یک نفر از صخره های کوه بالا رفت

وبا ناخن های خون آلود

روی سنگ کند نقشی را و از آن پس ندیدش هیچ کس دیگر



شعر نقش ، از کتاب " مرگ رنگ " سهراب سپهری

[reza76622201]

واينم بالاخره شايد تنها بيت شعر بي نقطه:

روده سگ را عمر عمامه کرد
احمد و محمود را آواره کرد

برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید