نميدانم چرا رفتي ...
نميدانم چرا !!! شايد خطا کردم
و تو ... بي آنکه فکر غربت چشمان من باشي
نميدانم کجا؟! تا کي؟! براي چه؟!
ولي رفتي ...
Printable View
نميدانم چرا رفتي ...
نميدانم چرا !!! شايد خطا کردم
و تو ... بي آنکه فکر غربت چشمان من باشي
نميدانم کجا؟! تا کي؟! براي چه؟!
ولي رفتي ...
باز هم ثانيه ها اسم تو را جار زدند
ودقايق همه امشب به تو تکرار زدند
ساعت و فاصله و يادتو و عاطفه ها
به هواي دل تو در دل من تار زدند
و فداي شب شعرم و به چشمان تو هم
همه ي خاطره ها پرچم بيدار زدند
و سکوتي که در اين عقربه ها مي چرخند
نکند در دل تو اسم مرا دار زدند
هميشه با به دست آوردن اون کسي که دوستش داري نمي توني صاحبش بشي؛ گاهي وقتا لازمه ازش بگذري تا بتوني صاحبش بشي.
__________________
خدا تنها کسي که هيچوقت بهت نمي گه برو بعدا بيا .
الان وقت ندارم .
هميشه درش باز
هر روز
هر شب
هر لحظه
روز آخر كه ديدمش
تنها نگاه بود بين ما
نه حرفي نه كلامي
و نه انتظار سلامي
و نه تب و تابي كه بگويد
محبتي بين ما بود زماني
و در پي آن نگاه آخر
تمام شد آن عشق لايتناهي
آري تمام شد ....
بدون هيچ وداعي
--------------------
تکيه بر ابر کردم ابر ناليدن گرفت
تکيه بر آب کردم دريا خروشيدن گرفت
تکيه بر ديوار کردم خاک بر فرغم نشت
خاک بر فرغش نشيند آنکه يار از من گرفت
اي عشق
دستم براي گفتنت سالهاست که بر روي کاغذ خشکيده ....
نگاهم براي ديدنت دل شير طلب مي کند
وقلبم براي دوست داشتنت جسورانه در تپش است.............!!
-----------
دوستي مسئوليتي شيرين است، نه يک فرصت !
شیمی نخوندم، ولی میدونم اگه عشق نباشه، ملکولهای هیدروژن و اکسیژن نمیتونن اینقدر محکم همدیگه رو فشار بدن که اشک جفتشون در بیاد
----------
دوست دارم يه سنگ بردارم و روي اون بنويسم: دلم برات تنگ شده و اونو محكم بكوبم توي سرت تا بفهمي كه فراموش كردن من چقدر سخت و دردناكه
___________
چشمانت را براي زندگي مي خواهم اسمت را براي دلخوشي مي خوانم دلت را براي عاشقي مي خواهم صدايت را براي شادابي مي شنوم دستت را براي نوازش و پايت را براي همراهي مي خواهم عطرت را براي مستي مي بويم خيالت را براي پرواز مي خواهم.
__________________
كلبه ام پنجره اي رو به دريا دارد خوب من منظرو خوب تماشا دارد ساختم آئينه اي به بلنداي خيال تا خودت را به تماشاي خودت وا دارم.
__________________
به همه لبخند بزن اما با1 نفر بخند همه را دوست داشته باش اما به 1 نفر عشق بورز تو قلب همه باش اما قلبت مال 1 نفر باشه.
__________________
آدما مثل كتابن از روي بعضي ها بايد مشق نوشت ... از روي بعضي ها بايد جريمه نوشت ... بعضي ها رو بايد چندبار خوند تا معنيشونو بفهميم ... و بعضي ها رو بايد نخونده دور انداخت پس از رو من مشق بنويس.
__________________
چترها را بايد بست زير باران بياد رفت فکر را خاطره را زير باران بايد برد با همه ي مردم شهر زير باران بايد رفت دوست را زير باران بايد ديد عشق را زير باران بايد جست زير باران بايد با زن خوابيد زير باران بايد بازي کرد زير باران بايد چيز نوشت حرف زد نيلوفر کاشت زندگي تر شدن پي در پي زندگي آب تني کردن در حوضچه ي ((اکنون)) است رخت ها را بکنيم آب در يک قدمي است روشني را بچشيم.
__________________
اگر از پايان گرفتن غم هايت نااميد شده اي به خاطر بياور که زيباترين صبحي که تا به حال تجربه کرده اي مديون صبرت در برابر سياهترين شبي هستي که هيچ دليلي براي تمام شدن نمي ديد.
__________________
کس که ننازد به ناز خويش ، ما را به ناز فروشان نياز نيست تا خدا بنده نواز است به بنده چه نياز است.
---------------
خدايا ! در اين برهوت عاطفه ، هر که را تتمه دلي براي مهر ورزيدن هست گرامي بدار و سرش را به سنگ جفا آشنا مکن .