1.اگر خاموش باشي تا ديگران به سخن آورندت بهتراست كه درحال سخن گفتن خاموشت كنند.
2.مهرباني زنجيري است طلايي كه جمع را به يكديگرمي بندد.
1.اگر خاموش باشي تا ديگران به سخن آورندت بهتراست كه درحال سخن گفتن خاموشت كنند.
2.مهرباني زنجيري است طلايي كه جمع را به يكديگرمي بندد.
|
|
كشاورزي قاطر پيري داشت. يك روز از بد حادثه قاطر درون چاه عميق و خشكي افتاد و با صداي بلند شروع به فرياد زدن كرد.
كشاورز با شنيدن صداي فرياد بر سر چاه آمد و ديد كه چه بلايي بر سر قاطر آمده است. چاه عميق بود و قاطر سنگين. او ميدانست بيرون آوردن قاطر از گودال اگر ناممكن نباشد بسيار سخت خواهد بود چون قاطر پير بود و چاه خشك، كشاورز تصميم گرفت كه حيوان را در همان چاه مدفون كند به اين ترتيب دو مشكل را حل ميكرد: قاطر پير را از درد و فلاكت نجات ميداد و چاه خشك را هم پر ميكرد. بنابراين همسايهها را به كمك طلبيد. بيلهاي پر از خاك يكي پس از ديگري بر سر قاطر ريخته ميشد. قاطر كه از اين مساله بسيار وحشتزده و عصباني بود ناگهان فكري به ذهنش رسيد. هر بار كه آنها يك بيل خاك بر سرش ميريختند، خود را تكاني مي داد و برميخواست. اگر چه كاملا خسته و كثيف شده بود، اما زنده بود و با بالا آمدن خاك در چاه، او هم بالا آمد و از ميان جمعيت به راه افتاد.
در تبديل تهديد به فرصت گاه از ضعيفترين موجودات نيز ميتوان الهام گرفت
ساعت 3 شب بود كه صداي تلفن , پسري را از خواب بيدار كرد...پشت خط مادرش بود..... پسر با عصبانيت گفت: چرا اين وقت شب مرا از خواب بيدار كردي؟؟؟؟؟؟ مادر گفت:25 سال قبل در همين موقع شب تو مرا از خواب بيدار كردي..... فقط خواستم بگويم تولدت مبارك پسرم..... پسر از اينكه دل مادرش را شكسته بود تا صبح خوابش نبرد.....صبح سراغ مادرش رفت.....وقتي داخل خانه شد مادرش را پشت ميز تلفن با شمع نيمه سوخته يافت..... ولي مادر ديگر در اين دنيا نبود..... (دل هيچ کسي رو نشکنين)
اين شعر کانديداي شعر برگزيده سال 2005 شده. توسط يک بچه آفريقايي نوشته شده و استدلال شگفت انگيزي داره : وقتي به دنيا ميام، سياهم، وقتي بزرگ ميشم، سياهم، وقتي ميرم زير آفتاب، سياهم، وقتي مي ترسم، سياهم، وقتي مريض ميشم، سياهم، وقتي مي ميرم، هنوزم سياهم... و تو، آدم سفيد، وقتي به دنيا مياي، صورتي اي، وقتي بزرگ ميشي، سفيدي، وقتي ميري زير آفتاب، قرمزي، وقتي سردت ميشه، آبي اي، وقتي مي ترسي، زردي، وقتي مريض ميشي، سبزي، و وقتي مي ميري، خاکستري اي... و تو به من ميگي رنگين پوست؟؟؟
عشق خود را نثار كساني كنيد كه با شما در تعارض و تخاصمند. عشق ورزيدن به كساني كه شيرين و نازنين و دوست داشتني اند كار آساني است. براي اينكه عمق عشق را در قلب خود تجربه كنيد ببينيد كه چقدر آنان را كه تحملشان برايتان دشوار است، دوست داريد.
1 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 1 میهمان)
Bookmarks