دوش مرغی به صبح می نالید /// عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را /// مگر آواز من رسید به گوش
گفت : «باور نداشتم که ترا /// بانگ مرغی ، چنین کند مدهوش!»
گفتم : «این شرط آدمیت نیست /// مرغ تسبیح گوی و من خاموش!»
گلستان سعدی
دوش مرغی به صبح می نالید /// عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را /// مگر آواز من رسید به گوش
گفت : «باور نداشتم که ترا /// بانگ مرغی ، چنین کند مدهوش!»
گفتم : «این شرط آدمیت نیست /// مرغ تسبیح گوی و من خاموش!»
گلستان سعدی
انسان باش و هنرمند و خدا را همچنان بر بلندای وجودت احساس کن!
ما از جنس رویاهایمان هستیم.
ashkan.h (18-09-10)
1 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 1 میهمان)
Bookmarks