در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
********************************
به وقت صبح قیامت که سر زخاک بر آرم
به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
.
.
.
می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
سعدی
Bookmarks