آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم:1. (10):
Printable View
آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم:1. (10):
به پيش روي من، تا چشم ياري ميکند درياست! چراغ ساحل آسودگي ها در افق پيداست! در اين ساحل که من افتاده ام خاموش، غمم دريا، دلم تنهاست وجودم بسته در زنجير خونين تعلق هاست!
خروش موج، با من ميکند نجوا،که هرکس دل به دريا زد رهايي يافت! که هرکس دل به دريا زد رهايي يافت!مرا آن دل که بر دريا زنم نيست! ز پا اين بند خونين برکنم نيست، اميد آنکه جان خسته ام را، به آن ناديده ساحل افکنم نيست!
فریدون مشیری
شعر ........ عاشقشم (از غالب آزاد)
" باز آمدم از چشمه خواب .... کوزه تر در دستم .... تورا دیدم .... کوزه تر بشکستم ....و در ایوان .... به تماشای تو بنشستم "
به امید روزهای خوش
دعوی چه کنی؟ داعيه داران همه رفتند
شو بار سفر بند که یاران همه رفتند
آن گرد شتابنده که در دامن صحراست
« چه نشينی؟ که سواران همه رفتند »
داغ است دل لاله و نيلی است بر سرو
کز باغ جهان لاله عذاران همه رفتند
گر نادره معدوم شود هيچ عجب نيست
کز کاخ هنر نادره کاران همه رفتند
افسوس که افسانه سرایان همه خفتند
اندوه که اندوهگساران همه رفتند
فریاد که گنجينه طرازان معانی
گنجينه نهادند به ماران، همه رفتند
یک مرغ گرفتار در این گلشن ویران
تنها به قفس ماند و هزاران همه رفتند
خون بار، بهار! از مژه در فرقت احباب
کز پيش تو چون ابر بهاران همه رفتند
ملک الشعرای بهار
شعری زیبا از وحشی بافقی اندرحکایت غلط :cool:
تکيه کردم بر وفای او غلط کردم ، غلطباختم جان در هوای او غلط کردم، غلط
عمر کردم صرف او فعلی عبث کردم ، عبث
ساختم جان را فدای او غلط کردم ، غلط
دل به داغش مبتلا کردم خطا کردم ، خطا
سوختم خود را برای او غلط کردم ، غلط
اینکه دل بستم به مهر عارضش بد بود بد
جان که دادم در هوای او غلط کردم ، غلط
همچو وحشی رفت جانم درهوایش حيف ، حيف
خو گرفتم با جفای او غلط کردم ، غلط
باز باران بارید *
خیس شد کوچه خاطره ها *
بوی نم یاد تو پیچید *
خوشا یاد آن روزها *
آرزویم اینست *
هر جا که هستی شاد باشی *
خیس , زیر باران رحمت خدا *
:love:
کاش باد بیاید / ببرد روسریات را / و مرا
شعری از مسعود کرمی
پ.ن: احساسی لطیف در قالب چند جمله ی کوتاه. خیلی زیباست...
به یاد داش آکل
این روزها برزخیم، خیلی خرابم داش آکل
یه چیزایی میبینم، انگاری خوابم داش آکل
قیصر اون روزا به خونخواهی فرمون میاومد
خود فرمون شده آبمنگلی امروز داش آکل
اونی که اون قدیما یه طهرون رو سیاه میکرد
سر چهارراه شده امروز حاجی فیروز داش آکل
آدما مشتی بودن، ناکث و نالوتی نبود
ولی امروز لوتیبازی توی قصهس داش آکل
زیر بازارچه تا چارسوق و تموم سنگلج
اسم تو توی همه جا ورد زبون بود داش آکل
پای هم آدما وایمیسادن و مشتی بودن
معرفت تو رفقا خیلی کلون بود داش آکل
اون روزا سید ما باسه خودش قدرتی بود
حالا قدرت شده پول و سکه و زر داش آکل
مرد و مردونگی رو جدی نگیر که قصه بود
توی طوقی، توی گوزنها، توی قیصر! داش آکل
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]
لمسِ تن تو
شهوت است و گناه
حتی اگر خدا عقدمان را ببندد
داغیِ لبت ، جهنم من است
حتی اگر فرشتگان سرود نیکبختی بخوانند
هم آغوشی با تو ، هم خوابگیِ چرک آلودی ست
حتی اگر خانه ی خدا خوابگاهمان باشد
فرزندمان، حرام نطفه ترین کودک زمین است
حتی اگر تو مریم باشی و من روح القدسخاتون من
حتی اگر هزار سال عاشق تو باشم
یک بوسه
ـ یک نگاه حتی ـ حرامم باد
اگر تو عاشق من نباشی
ميازار موري كه دانه كش است