اين شعر هم دوست بابام دكتر تسليمي گفته كه خيلي حال كردم:
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
گفتمش دل ميخري پرسيد چند ؟ گفتمش دل مال تو تنها بخند
خنده كرد و دل ز دستانم ربود تا به خود باز امدم او رفته بود
دل ز دستش روي خاك افتاده بود جاي پايش روي دل جا مانده بود
Bookmarks