در پاره هایی از زمان
درگیر فضاها و جهان هایی دیگر
از خویشتن رها می شویم
اما به ناچار
بازمی گردیم به خویشتن
در لحظه هایی خرد
و تنفری دیگر در ما زاده می شود
تنفری که بی تردید
به تیرگی منظرمان می افزاید
گه گاه آن را تاب می آوریم
گاهی بدان تلخ می خندیم
این رسوایی پایان ناپذیر زیستن
در کوره راه مشوش پیش رو
به آهستگی محو می شود
و خاموشی به رسوب می نشیند در باورمان
آنگاه
به یقین
فرو مرده ایم...