در آن کابوس تلخ وحشتزای دیروز
میان آن همه افکار مسموم
به داد این پریشان حاله مسلول
رسیدی ناجی دیروزو امروز؟
در آن کابوس تلخ وحشتزای دیروز
میان آن همه افکار مسموم
به داد این پریشان حاله مسلول
رسیدی ناجی دیروزو امروز؟
من نه آبشارم که هردم سر به زیر آرم
من آن کوهم که دست آسمان در دست خویش دارم/
من نه آن ساقه ی خم گشته ی ژولیده ی یاسم
من همان سرو بلندم،لانه ها در قلب خویش دارم/
من نه آن جوی ضعیف کوچه هایم
آن خروشان بحر مواجم،بسی ناگفته ها در کام خویش دارم...
(اشکان)
|
|
1 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 1 میهمان)
Bookmarks