به طور خلاصه مىتوان دلايل ذكر شده را در اين موارد خلاصه كرد:
1. مواظبت بر رسم الخط واجب است، چون اين رسم الخط، تحمل و گنجايش قراءتهاى مختلف را دارد (امام مالك و حنبل).
2. وجوب مواظبت، به جهت احتياط در بقاى اصل لفظ و كتابت قرآن است.
3. علماى گذشته هيچ يك به تغيير رسم الخط فتوا ندادهاند.
4. در رسم الخط موجود، امكان شناخت قراءتهاى معتبر از غيرمعتبر وجود دارد.
5. تجويز تغيير رسم الخط، سرآغازى بر استحسانات و تغييرات خواهد بود كه قرآن را در معرض تحريف قرارمىدهد.
6. نويسندگان مصاحف عثمانى، از علم و صداقت و امانت بيشترى نسبت به ما برخوردار بودهاند; پس بر ما لازم است از آنان پيروى نماييم.
7. رسم الخط قرآن به عنوان يكى از شعاير دينى مطرح است و چون حفظ شعاير واجب است، پس حفظ رسم الخط نيز واجب مىباشد.
8. رسم الخط قرآن جزئى از فرهنگ مسلمانان است و بايد به عنوان ميراث فرهنگى حفظ شود.
انصاف اين است كه بسيارى از دلايل فوق، قانع كننده نيستند. از اين ميان، سه دليل احتمال وقوع تغيير و تحريف در آينده، از شعاير دين بودن رسم الخط و جزئى از فرهنگ دينى به حساب آمدن آن مىتوانند دلايل خوبى باشند.
ولى مساله وقوع تحريف امروز به هيچ وجه مورد ندارد. اگر در گذشته يكى از دلايل تحفظ بر رسم الخط قرآن، جلوگيرى از تحريف بهدست مغرضان و معاندان بود - كه حق هم همين بود - امروز با توجه به ابزار و امكاناتى كه در اختيار مسلمانان قرار دارد،كمترين واهمهاى در حفاظت قرآن نيست. مسلمانان كه بيش از 15 جمعيت جهان را تشكيل مىدهند، با در اختيار داشتن راديو، تلويزيون، كامپيوتر، رسانههاى گروهى و صدها امكانات ديگر، قادرند ضمن تغيير رسم الخط قرآن به رسم الخط متداول كنونى، قراءت قرآن را، همان گونه كه وجود دارد، به راحتى حفظ نمايند. دهها ميليون نوار كاست و ويدئو از قرآن در سرتاسر جهان وجود دارد و نظارت بر چاپ قرآنها با نهايت دقت صورت مىگيرد.
از مساله تحريف كه بگذريم در برابر دو دليل ديگر، يعنى از شعاير بودن اين رسمالخط و قلمداد شدن آن به عنوان ميراث فرهنگى متوقف مىشويم. اگر هر يك از اين دو اثبات گردد نتيجه نيز معلوم خواهد بود. بد نيست بدانيم برخى از دانشمندان معاصر با نظريه وجوب متابعت از مصحف عثمانى به مخالفت برخاستهاند:
قول به وجوب پيروى از رسم قديم و عدم جواز مخالفت با آن نوعى التزام است كه با روش علمى سازگارى ندارد و مقام و منزلت پيشينيان را ازسطح احترام مناسبى كه شايسته آنند به سطح تقديس غيرمعقول بالا مىبرد (22)
نمونههايى از رسم الخط مخصوص قرآن
1. حذف «الف»، در «بسم الله الرحمن الرحيم»، الرحمن، ذلك، ذلكم، اولئك، لكن....
2. حذف «الف»، در اسامى عجمى مثل: «ابرهيم، اسمعيل، اسحق، هرون، سليمنو....
3. حذف «ياء» و اكتفا نمودن به كسره در غير موارد ندا; به عنوان مثال در سوره بقره: «واياى فارهبون» «واياى فاتقون»، «ولا تكفرون»، «دعوة الداع اذا دعان» و «واتقون يا اولى الالباب» به ترتيب در آيات 40، 41، 152، 186 و 197.
4. اضافه نمودن «الف» بعد از «ميم» در مواردى مثل «مائه» و «مائتين».
5. نوشتن «نون» خفيفه به صورت «الف» در دو موضع : «و ليكونا من الصاغرين» (يوسف 32) و «لنسفعا بالناصية» (23) .







پاسخ با نقل قول
Bookmarks