رسم الخط قرآن


رسم الخط قرآنها دو گونه است: قياسى و اصطلاحى

رسم الخط قياسى: نحوه كتابت كلمات در اين رسم‏الخط بر اساس تلفظ آنهاست. يعنى به همان صورت كه كلمه تلفظ مى‏شود، كتابت مى‏گردد; به‏ استثناى مواردى اندك كه در املاى خط عربى مشخص گرديده.

رسم الخط اصطلاحى: در اين رسم‏الخط كتابت كلمه نسبت ‏به تلفظ، ممكن است‏ حذف يا زياده داشته يا از نظر وصل و فصل تفاوت كند.

رسم الخط اصطلاحى از ديرباز در مغرب اسلامى و اندلس رواج داشته و بسيارى از قرآن ها را بر آن اساس كتابت مى‏نموده‏اند، اين‏رسم ‏الخط در نيمه دوم قرن چهاردهم به مصاحف مطبوع راه يافت و درهند و پاكستان بيشتر قرآن ها بدين رسم الخط به چاپ مى‏رسيد.



اعراب و اعجام قرآن



الف) خط قرآن


شايد مناسب بود در فصل اول اين بخش، كه از نگارش، كتابت و كاتبان قرآن بحث مى‏كرديم، راجع به خط «قرآن‏» نيز سخن مى‏گفتيم; اما به جهت پيوستگى اين بحث و ارتباطى كه با رسم الخط عثمانى دارد و آن‏چه پس از توحيد مصاحف به‏صورت تحول و تطورى در خط قرآن پديدار گشت، و به اعراب و اعجام در خط قرآن انجاميد، بحث از خط قرآن را در اين فصل قرار داديم. پيدايش خط و سير تحول آن خود تاريخ مفصلى دارد.

به عقيده محققان جديد، كهن‏ترين و نخستين سررشته خط، خط «هيروگليفى‏» است كه مصريان از آن استفاده مى‏كردند. پس از آن فينيقى‏ها اساس خطى را پى‏ريزى كردند كه اكثر خطوط دنيا از آن اقتباس شده است. سومين رشته خط در سلسله پيدايش آن، خط «آرامى‏» است كه از خط فينيقى الهام مى‏گرفته است و مى‏گويند خط «عبرى‏» از خط آرامى پديد آمده كه يهوديان آن را مورد استفاده قرارمى‏دادند. در حقيقت بايد خط عبرى را فرم تازه‏اى از خط آرامى دانست. خط آرامى ريشه‏اى براى خطوط ديگر از جمله خط نبطى شد كه در سير تحول آن خط حجازى «نسخ‏» و خط كوفى پديد آمد (1) .

اما خاورشناسان خط سريانى را در عرض خط نبطى قرار مى‏دهند نه در طول آن. آنان معتقدند خط به دو شكل وارد جزيرة العرب گرديد: خط سريانى و خط نبطى.

خط مصرى - خط فينيقى:

1- خط مسند 2- خط آرامى:

1- خط سريانى - خط اسطرنجيلى - خط كوفى

2- خط نبطى - خط حيرى - خط نسخ

در نظر خاورشناسان، خط عربى بر دو قسم است: خط كوفى كه ماخوذ از نوعى خط سريانى است كه به خط «اسطرنجيلى‏» معروف است، و خط حجازى يا خط نسخ كه از خط نبطى گرفته شده است.

خط كوفى، شاخه‏اى از خط اسطرنجيلى است كه پس از بناى شهر كوفه و پختگى اين خط در آن‏جا به خط كوفى معروف گرديد. اين خط را مسلمانان معمولا براى نگارش قرآن و بعدها روى محراب‏ها و بالاى در مساجد و پيرامون ابنيه مهم و كتيبه‏هاى قرآن و عناوين سوره در مصحف‏هاى بزرگ مورد استفاده قرار مى‏دادند (2) .

گرچه رواج خط كوفى در ابتداى امر از خط نسخ بيشتر بود; اما به تدريج‏خط كوفى جاى خود را به خط نسخ داد و مسلمانان در امر كتابت قرآن روز به روز، اين خط را كمال بخشيده به زيبايى تمام رساندند. قرآن را تا اواخر قرن چهارم يا اوايل قرن پنجم، به خط كوفى مى‏نوشتند. سپس نگارش قرآن با خط نسخ و انواع خطوط مشتق از آن معمول شد. شايد از آن جهت كه خط نسخ در اين قرن، خط كوفى را در نگارش قرآن و جز آن، منسوخ ساخت، به خط نسخ معروف گرديد (3) .