سرما، تعدادي از اتوبوس هاي شرکت واحد را متوقف کرد
سرما، تعدادي از اتوبوس هاي شرکت واحد را متوقف کرد
با آن که پيشينيان با نگاه به آسمان برفي ، نزول نعمت را شکرگزار بودند، اما امروز هر بار که برف ، پايتخت را سفيدپوش مي کند، بحران هاي شهري آغاز مي شود.
هرچند شهرداري تهران ، پس از ترافيک 10 ساعته و شبانه برف زودهنگام پاييزي ، تدابيري براي بزرگراه هاي شهر انديشيد و حضور برف روبها و جايگاه هاي ويژه شن و نمک در اين راه نصب شد، اما همچنان حمل و نقل عمومي با مشکل روبه روست.
احمدي بافنده ، مديرعامل سازمان اتوبوسراني تهران و حومه دليل تاخير اتوبوس ها و صفهاي طولاني انتظار شهروندان در ايستگاه هاي اداره متبوعه اش را افت فشار گاز در توقف 500 دستگاه اتوبوس گازسوز اعلام مي کند و مي افزايد: هم اکنون مسافران در شهر تهران ، با 5500 دستگاه اتوبوس جابه جا مي شوند که از اين تعداد، 2500 دستگاه گازسوز هستند، اما پي در پي ، 500دستگاه از اتوبوس هاي گازسوز مشکل سوخت گيري دارند.
وي تاکيد مي کند: 80 درصد از 7 ايستگاه سوخت گيري موجود داراي مشکلات اساسي و فاقد کارايي هستند.
احمدي بافنده ، در گفتگو با ايسنا فرسودگي و خرابي سيستم گازرساني ، افت فشار گاز و قطعي برق و گاز را از مشکلات موجود برشمرد و افزود: براساس استانداردها، هر ايستگاه سوخت رساني بايد پس از 4 هزار ساعت کارکرد، تعمير اساسي شود و اين در حالي است که بسياري از ايستگاه هاي موجود پس از 12 هزار ساعت کارکرد هنوز تعمير نشده اند و به همين دليل دچار مشکلات عديده اي هستند.
به گفته وي ، از مجموع 7 ايستگاه سوخت رساني گاز، تنها يک ايستگاه بدون اشکال فني است و بقيه ايستگاه ها داراي اشکال فني و فرسوده بوده و يا با قطعي پي در پي گاز و برق مواجهند و خدمات لازم را ارائه نمي کنند.
مديرعامل شرکت اتوبوسراني تهران و حومه اظهار کرد: تعدادي از ايستگاه هاي سوخت رساني گاز، طي هفته هاي گذشته به دليل نپرداختن آبونمان ، دچار قطعي برق و گاز شده اند و حتي برق يکي از ايستگاه ها به مدت 42 ساعت قطع بود و شرکت واحد را با بحران مواجه کرد؛ در حالي که طبق قانون ، اين ايستگاه ها جزو نقاط استراتژيک بوده و نبايد برق و گاز آنها قطع شود.
وي افزود: براي وصل مجدد برق و گاز اين ايستگاه ها، دست به دامن استانداري و فرمانداري شديم و به زحمت اين مشکل را رفع کرديم.
مديرعامل شرکت اتوبوسراني تهران و حومه تصريح کرد: شخصا نامه اي به رئيس جمهور نيز نوشتم تا سيستم بازرسي ، مانع از قطع مکرر برق و گاز ايستگاه ها شود؛ اما متاسفانه اين اتفاق بازهم رخ داد.
وي معتقد است ما با مشکل کمبود برق و گاز در کشور روبه رو نيستيم ؛ بلکه مشکل اساسي ، بي برنامگي و ضعف هماهنگي هاست که بايد هرچه سريعتر به اين مشکل ، رسيدگي شود.
مديرعامل اتوبوسراني تهران و حومه با بيان اين که اتوبوس هاي گازسوز، همچون تاکسي دوگانه سوز نيست که هروقت گاز نبود با سوخت ديگري کار کند، افزود: بسياري افراد و حتي مسوولان آگاهي ندارند که اتوبوس هاي گازسوز، قابليت تبديل نداشته و فقط با سوخت گاز کار مي کنند.
در حالي که اتوبوس ها به دليل سوخت با بحران روبه رو هستند، در شرايط سخت برفي که مسافران با سرما مي سازند، گذشتن صف تاکسي هاي دربستي که بي اعتنا به مسافران ، از مقابل آنان مي گذرند نيز به مشکل حمل و نقل عمومي افزوده است.
جام جم آنلاین...
شش ماه زندان براي پزشك كلاهبردار
شش ماه زندان براي پزشك كلاهبردار
جام جم آنلاين : دادگاهي در امريكا پزشكي را در بويس ، ايداهو به 6 ماه زندان محكوم كرد. جرم اين دكتر تزريق داروي بوتوكس قلابي به 200 نفر براي برطرف كردن چين وچروك صورت شان بود.
به گزارش اسوشيتدپرس ، ايويل ولز 66 ساله اپراتور سابق درمانگاه پوست بويس اعتراف كرد با خريد بوتوكس قلابي به قيمت ارزان و فروش آن به بيمارانش به قيمت زياد قصد سودجويي داشته است.
او اعتراف كرد مي دانست داروي قلابي كه پستي از شركتي در آريزونا مي خريد براي مصرف انسان خطرناك است.
بيماران وي گفتند پس از تزريق ماه ها دچار سردرد ، تورم و كوفتگي مي شدند. ولز در سال 2004 بوتوكس قلابي را از «تاكسين ريزرچ اينترنشنال» در توكسين خريد.
چاد ليودال و زاراكريم ، زن وشوهر پزشك اهل فلوريدا كه اداره اين موسسه را به عهده داشتند در ژانويه گذشته محكوم شدند. كوين مالوني مقام قضايي گفت: ولز صرفا براي سود مالي به بيماران خود دروغ گفت. اين پيامي براي پزشكان و همه افراد مورد اعتماد مردم است كه با كلاه گذاشتن سر بيماران يا ارباب رجوع به شدت برخوردار خواهد شد.
مرد شياد سرکه تقلبي مي فروخت
مرد شياد سرکه تقلبي مي فروخت
فردي که اقدام به فروش سرکه هاي تقلبي و تاريخ مصرف گذشته در مشهد مي کرد، دستگير شد.
به دنبال تماسهاي مردمي در ارتباط با اين که فردي به هويت تقي معروف به شرشر اقدام به فروش سرکه تقلبي مي کند، ماموران پليس مبارزه با جرايم اقتصادي ، تحقيقات خود را در اين ارتباط آغاز کردند و پس از شناسايي يک ساختمان قديمي در منطقه شمال اين شهر، مرد شياد را دستگير کردند. متهم اعتراف کرد از چندي پيش سرکه هاي تاريخ مصرف گذشته را پس از خريداري از ظرفهاي آن خارج مي کرده و در گالن هاي 10 ليتري به فروش مي رسانده است.
اين گزارش حاکي است ، ماموران تعداد زيادي شيشه هاي بازيافتي و کثيف از منزل متهم کشف کرده اند. متهم درباره شيشه هاي کشف شده اعتراف کرده پس از شستشو، اين شيشه ها را در واحدهاي صنفي به فروش مي رساندم.
تحقيق در اين زمينه ادامه دارد.
شهروند مشهدي دزد مسلح بانک را فراري داد
شهروند مشهدي دزد مسلح بانک را فراري داد
سارقي که با يک قبضه سلاح کمري وارد يک شعبه بانک در بلوار قرني مشهد شده بود، پس از حمله يک شهروند، هنگام فرار موتورسيکلت خود را در محل جاگذاشت.
با گزارش موضوع سرقت به ماموران انتظامي مشهد مشخص شد، مرد سارق با يک قبضه کلت وارد بانک شده و پس از تهديد، هنگامي که با حمله مشتري بانک روبه رو شده ، بسرعت فرار کرده است. با انتقال موتورسيکلت متهم فراري به پليس آگاهي تحقيق در اين زمينه ادامه دارد.
دستگيري رمال عراقي در سنندج
دستگيري رمال عراقي در سنندج
يک زن عراقي که در شهر سنندج بارمالي مردم را فريب مي داد، دستگير شد.
به دنبال شکايت هاي مردمي در ارتباط با اين موضوع که زني به هويت لميا تبعه کشور عراق در اين شهر، با رمالي مردم را فريب مي دهد موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و متهم دستگير شد.
در تحقيق از زن رمال وي عنوان کرد، به بهانه بخت گشايي يا گشايش کار از مردم پول مي گرفته و اشياي بي ارزشي را در اختيار آنها قرار مي داده تا با دستورهاي عجيب و غريب وي مشکلات خود را حل کنند.
به دنبال اين اعترافات ، دستور شناسايي مالباختگان و افراد فريب خورده صادر شد.
پدر زن عصباني ، پرونده زندگي داماد را بست
پدر زن عصباني ، پرونده زندگي داماد را بست
مردي براي پايان دادن به دعواي خانوادگي با حمله به دامادش او را به قتل رساند.
ساعت 18 عصر 21 آذر امسال يکي از مسوولان بيمارستان شهداي تجريش تهران با مرکز فوريت هاي پليسي تماس گرفت و از مرگ مشکوک فردي به نام ابوتراب خبر داد.
به دنبال اين تماس کارآگاهان جنايي به همراه اصغرزاده بازپرس ويژه قتل براي بررسي موضوع در بيمارستان حضور يافتند و متوجه شدند مقتول (ابوتراب) در پي مشاجره با پدرزنش (عظيم) مجروح و به بيمارستان منتقل شده اما بر اثر شدت خونريزي جان خود را از دست داده است.
به دنبال اين حادثه ، جسد مقتول به پزشکي قانوني انتقال يافت و پدرزن وي به اتهام قتل بازداشت و براي تحقيقات به اداره 10 پليس آگاهي تهران منتقل شد.
عظيم ، مرد متهم به قتل در بازجويي هاي پليسي گفت: ابوتراب (مقتول) عاشق دخترم بود و قرار بود با هم ازدواج کنند. چند ساعت پيش از وقوع حادثه او براي تعيين زمان عقد به منزلمان در پاسداران آمده بود.
دقايقي از آمدنش نگذشته بود که زنگ تلفن همراه دخترم به صدا درآمد. ابوتراب عصباني شد و گوشي تلفن همراه را از دخترم گرفت و بر سر اين موضوع ميان ما مشاجره درگرفت که من او را به قتل رساندم.
کشف بزرگترين محموله کراک در جنوب تهران
کشف بزرگترين محموله کراک در جنوب تهران
به دنبال تعقيب و گريز و شليک پياپي از سوي پليس آگاهي ، 49 کيلو کراک (هروئين فشرده) از يک قاچاقچي حرفه اي کشف و ضبط شد.
ماموران يگان گشت پليس آگاهي تهران ، هنگام گشتزني در يکي از بزرگراه هاي جنوب تهران با ظنين شدن به راننده يک خودروي پژو دستور توقف خودرو را صادر کردند، اما راننده با مشاهده پليس بسرعت از محل متواري شد. با فرار راننده بلافاصله تعقيب و گريز آغاز شد و با وجود هشدارهاي متعدد پليس ، سرانجام ماموران با استفاده از قانون به کارگيري سلاح ، مبادرت به تيراندازي به سوي راننده کردند.
اين گزارش حاکي است ، با تيراندازي هاي پياپي پليس ، خودرو حوالي سه راه آذري تهران با هدف قرار گرفتن لاستيک ها متوقف و راننده آن دستگير شد.
کشف 49 کيلو کراک
پس از دستگيري راننده ، ماموران در بازرسي خودرو 49 کيلو کراک (مواد مخدر صنعتي هروئين فشرده) کشف و ضبط کردند.
با تحقيق از متهم و تحويل وي به اداره مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ ، موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفته است. يادآور مي شود، کشف اين ميزان کراک از سوي پليس در نوع خود بي سابقه بوده است. استفاده از اين نوع مخدر، موجب اعتياد شديد مي شود، به طوري که پس از استفاده طولاني مدت ، بافت هاي بدن مصرف کننده مقاومت خود را از دست مي دهد و فرد معتاد دچار مرگ دلخراش مي شود.
توريست قلابي تحت تعقيب پليس
توريست قلابي تحت تعقيب پليس
مردي که با معرفي خود به عنوان توريست انگليسي ، از شهروندان تهراني سرقت مي کرد، تحت تعقيب پليسي قضايي قرار گرفت.
13 آذر امسال مردي با مراجعه به شعبه 15 بازپرسي دادسراي عمومي و انقلاب ناحيه 5 تهران ، از به سرقت رفتن يک فقره چک بانکي اش خبر داد.
اين مرد در تشريح ماجرا به بازپرس جراحي گفت: چند ساعت پيش مبلغي پول از حساب بانکي ام برداشت کردم و بيرون از بانک منتظر تاکسي شدم. دقايقي بعد متوجه 2 سرنشين يک دستگاه خودروي پرايد شدم که در گوشه اي از خيابان متوقف شد و يکي از سرنشينان آن نزدم آمد.
مرد شاکي ادامه داد: مرد جوان پس از سلام و احوالپرسي با من ، با معرفي خود به عنوان توريست ، با من به زبان انگليسي صحبت کرد. پس از شنيدن حرفهايش ، اعتمادم به وي جلب شد.
مرد توريست از من خواست تا اگر پول ايراني همراه دارم ، به او نشان دهم تا او از بانک آن را دريافت کند و گول افراد شياد را نخورد. بنابراين پولهايم را به او دادم و وقتي آنها را پس گرفتم ، او از من خداحافظي کرد و رفت.
هنوز چند قدمي از او دور نشده بودم که پولهايم را شمردم و ناباورانه پي بردم يک فقره چک بانکي 200 هزار توماني ام به سرقت رفته است.
بلافاصله به دنبال مرد توريست رفتم ، اما هيچ اثري از او نبود. به دنبال اين شکايت ، پرونده به مرکز پليس ارسال شد و با اطلاعاتي که مرد مالباخته در اختيار ماموران قرار داد، چهره نگاري رايانه اي از توريست قلابي صورت گرفت و جستجو براي يافتن او آغاز شد.
ردپاي توريست قلابي در سرقتهاي مشابه
تحقيقات پليسي همچنان ادامه داشت تا اين که چند شهروند تهراني ديگر هم به مرکز پليس مراجعه و شکايت هاي مشابهي را مطرح کردند. در ادامه تحقيقات پليسي معلوم شد که توريست قلابي ، با معرفي خود به عنوان تبعه انگليس ، به زبانهاي عربي ، انگليسي و لهستاني با سوژه هاي خود صحبت کرده و پس از جلب اعتماد آنها، چکهاي آنها را به سرقت برده است. ماموران در بررسي از تصاوير رايانه اي از توريست قلابي پي بردند که تمامي تصاوير از متهم ، يکي است و اين فرضيه پليسي که مرد شياد سارقي حرفه اي باشد، قوت گرفت و تحقيقات پليسي قضايي براي يافتن او و مخفيگاهش ادامه دارد.
توهم مرد چماق به دست با حمله به رانندگان کاميون پايان گرفت
توهم مرد چماق به دست با حمله به رانندگان کاميون پايان گرفت
مردي که بر اثر توهمات خود گمان مي برد رانندگان کاميون قصد جان وي را دارند و با چوب و چماق نيز آنها را مجروح مي کرد ، شناسايي و دستگير شد و سرانجام در بازجويي هاي پليسي طلب بخشش از شاکيان کرد.
چند هفته پيش راننده کاميوني به شعبه هشتم بازپرسي دادسراي ناحيه 5 تهران مراجعه کرد و از زخمي شدن خود از سوي راننده يک دستگاه خودروي پژو خبر داد.
مرد شاکي در تشريح ماجرا گفت: شامگاه روز گذشته در حوالي بزرگراه ستاري با کاميونم در حال تردد بودم که ناگهان راننده يک دستگاه خودروي پژو که به همراه اعضاي خانواده اش جلوتر از من حرکت مي کرد، مقابل خودرويم توقف کرد و از من خواست از کاميونم خارج شوم.
مرد شاکي ادامه داد: من که به رفتار و حرکات راننده پژو مشکوک شده بودم ، از ترس اين که بلايي بر سرم نيايد و توطئه اي در کار نباشد، از خودرو خارج نشدم ، تا اين که راننده پژو در حالي که چماقي دستش بود، به سمتم آمد و با زور و تهديد مرا از خودرو بيرون کشيد و پس از مشاجره با من ، مضروبم کرد و پس از تهديد چند نفر از شاهدان حادثه که قصد نجات دادن مرا داشتند، سوار خودرويش شده و متواري شد.
با اطلاعاتي که اين مرد و شاهدان حادثه در اختيار بازپرس قرار دادند، پرونده براي ادامه تحقيقات به مرکز پليس ارسال شد و ماموران پس از چهره نگاري رايانه اي از متهم فراري ، از طريق اداره راهنمايي و رانندگي به استعلام هويت مالک خودروي تحت تعقيب پليس پرداختند و چند روز پيش موفق به شناسايي خودرو و دستگيري راننده خطاکار آن شدند.
با انتقال متهم به شعبه هشتم بازپرسي دادسراي ناحيه 5تهران ، وي مورد بازجويي قرار گرفت و منکر هرگونه جرمي شد و ادعا کرد که پليس او را به اشتباه بازداشت کرده و شکايتي که از او شده ، دروغ است.
توهمات خيالي حادثه آفريد
متهم با مرد مجروح (شاکي) روبه رو شد و وقتي پي برد که راز پنهانش فاش شده است ، به جرم خود اعتراف کرد.
متهم گفت: چند سال پيش برادرم بر اثر يک درگيري خياباني با يک راننده کاميون و چند مرد ديگر بشدت مجروح و پس از انتقال به بيمارستان فوت کرد.
از آن روز به بعد من که شاهد حادثه بودم ، از رانندگان کاميون کينه به دل گرفتم و مدام گمان مي بردم اگر در مقابل آنها مقاومت نکنم ، مرا روزي خواهند کشت.
متهم ادامه داد: مدام دچار کابوس هاي وحشتناکي مي شدم و هر لحظه جانم را در خطر مي ديدم. در خواب و بيداري حس مي کردم که از سوي يک راننده کاميون کشته و به آتش کشيده شده ام. بنابراين براي نجات جانم ، چوب و چماق حمل مي کردم تا از خود دفاع کنم.
چندي پيش هم چند راننده کاميون را که در بزرگراه پشت سر خودرويم حرکت مي کردند، به گمان آن که مي خواهند جانم را بگيرند، خودروي آنها را متوقف مي کردم و با چوب و چماق به جانشان مي افتادم.
ابراز پشيماني
متهم افزود: عصبانيت و فشارهاي روحي و رواني مدام خوشي زندگي را از من و خانواده ام گرفته بودو هر لحظه جان خودم را در معرض خطر مي ديدم و انگار سايه مرگ هر لحظه نمي خواست از من دور شود و به دنبال گرفتن انتقام از رانندگان کاميون بودم. مي دانم که کارهايم اشتباه بوده است ، اما باور کنيد من يک بيمارم و از شاکيان طلب بخشش دارم.
بنابراين گزارش ، مرد متهم پس از مذاکره با يکي از شاکيان ، موفق به جلب رضايت او شد و متعهد شد که ديگر رانندگان را هم شناسايي و رضايت آنها را جلب کند.