-
RE: SMS های عشقی
آنگاه كه دوست مي داري همواره كسي به ياد تو باشد به ياد من باش كه من هميشه به ياد تو هستم از طرف بهترين دوست تو خدا
-------------
به بازار سياه رفتم براي خريدن عشق ولي در ابتداي ورودم روي كاغذي خواندم در غرفه هوس بازان عشق را به حراج گذاشته اند به قيمت نابودي پاك بازان
--------------
شنيدم گوسفندي را بزرگي / رهانيد از دهان و چنگ گرگي / شبانگه کارد بر حلقش بماليد / روان گوسفند از وي بناليد: / گر از چنگال گرگم در ربودي / بديدم عاقبت گرگم تو بودي
-
RE: SMS های عشقی
آنگاه كه دوست مي داري همواره كسي به ياد تو باشد به ياد من باش كه من هميشه به ياد تو هستم از طرف بهترين دوست تو خدا
-------------
به بازار سياه رفتم براي خريدن عشق ولي در ابتداي ورودم روي كاغذي خواندم در غرفه هوس بازان عشق را به حراج گذاشته اند به قيمت نابودي پاك بازان
--------------
شنيدم گوسفندي را بزرگي / رهانيد از دهان و چنگ گرگي / شبانگه کارد بر حلقش بماليد / روان گوسفند از وي بناليد: / گر از چنگال گرگم در ربودي / بديدم عاقبت گرگم تو بودي
-
RE: SMS های عشقی
به جان هر چه عاشق توي اين دنياي پر غوغاست
قدم بگذار روي كوچه هاي قلب ويرانم
بدون تو شبي تنها و بي فانوس خواهم مرد
دعا كن بعد ديدار تو باشد وقت پايانم
-
RE: SMS های عشقی
ای کاش دادگاهی هم بود که به شکایت دو چشم خیس من رسیدگی می کرد.
و ای کاش قاضی هم بود که مجرم چشم های خیس من را متهم می کرد.
-
RE: SMS های عشقی
وقتی تو آمدی و دستت را به سویم دراز کردی ، گفتم ــ از قفس چه می دانی ؟ گفتی : آزادی ــ
از تنهایی ؟ گفتی : همزبانی ــ
از محبت ؟ : عشق ــ
از دوستی ؟ : صداقت ــ
از بهار ؟ : طراوت ــ
از سفر ؟ : انتظار ــ
از جدایی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ : ........ باز هم گفتم جدایی ؟ سکوت تو مرا شکست و به گریه انداخت . به چشمانت نگاه کردم و گفتم بگو ... تو آغوش به رویم گشودی و گفتی :جدایی ، هرگز ... بی تو من می میرم
-
RE: SMS های عشقی
وقتی تو آمدی و دستت را به سویم دراز کردی ، گفتم ــ از قفس چه می دانی ؟ گفتی : آزادی ــ
از تنهایی ؟ گفتی : همزبانی ــ
از محبت ؟ : عشق ــ
از دوستی ؟ : صداقت ــ
از بهار ؟ : طراوت ــ
از سفر ؟ : انتظار ــ
از جدایی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ : ........ باز هم گفتم جدایی ؟ سکوت تو مرا شکست و به گریه انداخت . به چشمانت نگاه کردم و گفتم بگو ... تو آغوش به رویم گشودی و گفتی :جدایی ، هرگز ... بی تو من می میرم
-
RE: SMS های عشقی
شايد زندگي آن جشني نباشد كه آرزويش را داشتيم اما حالا كه ناخواسته به آن دعوت شده ايم بهتر است تا مي توانيم برقصيم
-
RE: SMS های عشقی
واي ... باران ... شيشه ي پنجره را باران شست
از قلب من اما ... چه کسي نقش تو را خواهد شست
----------
بر سر هر قبري صليبي کاشته اند...
تو هم بر گردنت بياويز ... تا همگان بدانند
که قلب تو گورستان من است
-
RE: SMS های عشقی
عشق چيزي به انسان نمي دهد مگر از خودش باشد عشق چيزي نمی گيرد مگر اينکه از جنس خودش باشد عشق اسير نمي کند بيشتر از آنچه خود اسير شده است زيرا عشق تنها در عشق باقي مي ماند.
__________________
دختري به دنيا آمد به او شير سگ بدهيد شايد رسم وفا را بياموزد.
-
RE: SMS های عشقی
ميخوام حالا خيال كني
من ديگه بي خيالتم
فكر نكني هميشه من
دل نگرون حالتم
ميخوام فراموشت كنم ،
مي خوام بذارمت كنار
من ديگه خوب شناختمت
واسم بهونه در نيار