رزويي كال بلعيده ام
كه از سنگيني اش خوابم نمي برد
هر قدر پشت دنيا بچرخي
كسي مثل من نمي بيني پاييز خانه اش را سبز كند
چرا پنهان كنم
شعر و موسيقي و خوشنويسي
بهانه ايست براي ديدنت
Printable View
رزويي كال بلعيده ام
كه از سنگيني اش خوابم نمي برد
هر قدر پشت دنيا بچرخي
كسي مثل من نمي بيني پاييز خانه اش را سبز كند
چرا پنهان كنم
شعر و موسيقي و خوشنويسي
بهانه ايست براي ديدنت
دوسِت داشتم ولي هرگز نگفتم...نگفتــم تـا ز چشــــم تـو نيفتـم...
نگفـتـم تــا نــدوني عاشـــقم مــن...نـدوني بعــدِ تــو از پـا مي افتـم...
خيــال کـردم اگـــه روزي بـــدوني ...مي ري شعر جدايي رو مي خـوني...
مي ري تنها ميشم با بغض و گـريه...تــوي شهــــر و ديـــار بي نشــوني
عشق يعني حسرتي دريك نگاه
عشق يعني غربتي بي انتها
عشق يعني فرصت اما كوتاه
عشق يعني مرگ اما بي صدا
گويند که مکتب عشق را 10 کلاس است 1-نگاه 2-عشق 3-مهر و محبت 4-عاطفه و احساس 5-دوستی 6-خواستن 7-بوسه 8-ازدواج 9-زندگی 10-مرگ!!!
عـشق فراموش کردن نيست .بلکه بخشيدن است عــشق گوش دادن نيست بلکه درک کردن است عــشق ديدن نيست بلکه احساس کردن اســـت عــشق جا زدن و کنار کشيدن نيست بلکه صبر کردن و ادامه دادن است
من زندگي را دوست دارم
ولي از زندگي دوباره مي ترسم !
دين را دوست دارم
ولي از کشيش ها مي ترسم !
قانون را دوست دارم
ولي از پاسبان ها مي ترسم !
عشق را دوست دارم
ولي از زن ها مي ترسم !
کودکان را دوست دارم
ولي از آئينه مي ترسم !
سلام را دوست دارم
ولي از زبانم مي ترسم !
من روز را دوست دارم
ولي از روزگار مي ترسم!
در غريبي ناله ها کر دم کسي يادم نکرد ، در قفس جاندادم و صياد ازادم نکرد، ضربه مردم چنان از زندگي سيرم نمود، آرزوي مرگ کردم مرگ هم يادم نکرد
--------------------------------
ميدوني وقتي خدا داشت بدرقه ات مي کرد بهت چي گفت ؟جايي که ميري مردمي داره که مي شکننت نکنه غصه بخوري من همه جا باهاتم . تو تنها نيستي . توکوله بارت عشق ميزارم که بگذري، قلب ميزارم که جا بدي، اشک ميدم که همراهيت کنه، ومرگ که بدوني برميگردي پيشم
فاصله عشق هاي کوچک را خاموش مي کند ولي عشق هاي بزرگ را قوت مي بخشد.
مثل باد که شمع را خاموش مي کند ولي آتش را شعله ور مي سازد.
------------------
زندگي چون گل سرخي است
پر از برگ
پر از خار
پر از عطر لطيف
يادمان باشد اگر گل چيديم
عطر گل ؛ خار
همه همسايه ديوار به ديوار همند
کاش ميشد با تو بودن را نوشت
تاکه زيبا را کشم بر هر چه زشت
کاش ميشد روي اين رنگين کمان
مينوشتم تا ابد يا من بمان ...
------------------------------------------------
يه دوست، فردي هست که آهنگ قلبت رو مي دونه
و مي تونه وقتي تو کلمات رو فراموش مي کني
اونا رو واسه ات بخونه
در نگاه کساني که پرواز را نمي فهمند هر چه بيشتر اوج بگيري کوچکتر مي شوي !
-------------------
كسي را كه دوست داري رهايش كن اگر سوي تو برگشت از آن توست و اگر برنگشت از اول براي تو نبوده
__________________
من از فاصله ها دلگيرم... در اين گوشه.... چه غريبانه شبي مي ميرم..... سالها مي گذرند... ثانيه ها ... ازپي هم مي آيند... من در الفباي زمين..... خسته اين تقديرم