همه مردان امپراطور

[Xtreme]

دو روز پيش از انتخاب محمد مايلي‌كهن به‌عنوان سرمربي تيم‌ملي علي كفاشيان كه تحت فشار كميته فني براي انتخاب محمود ياوري قرار داشت، از يكي از دوستان خبرنگارش پرسيد: «به‌نظر شما از ميان گزينه‌هاي كميته فني كدام‌يك پشتيباني مردم و ذهنيت مثبتي در ميان افكار عمومي دارد؟» همان خبرنگار از كفاشيان پرسيد كه منظورتان را واضح‌تر بگوييد. كفاشيان سرش را خاراند و گفت: «يعني اينكه وقتي تيم‌ملي بازي دارد، مردم براي ديدن بازي تيم‌ملي حتي در صورتي كه حساس هم نباشد، به ورزشگاه بيايند و از صميم قلب حامي تيم‌ملي‌شان باشد.»
خبرنگار در حالي كه خنده‌اي زيركانه روي لبانش بود، به كفاشيان گفت: «منظورتان اين است حتي اگر تيم‌ملي نتوانست به جام‌جهاني برود، ذهنيت مردم منفي نشود؟» كفاشيان با خنده‌هايش گفت: «منظورم را خوب گرفتي اما پس از باخت عربستان همه نااميد شدند و بايد كسي سرمربي تيم‌ملي شود كه علاوه بر كمك به تيم‌ملي بتواند انرژي مثبتي به همه بدهد.»
خبرنگار در حالي كه يكي از منتقدان قطبي در دوره دوم سرمربيگري‌‌اش در پرسپوليس به‌شمار مي‌رفت، به كفاشيان گفت: «شك نكنيد افشين قطبي!» رئيس فدراسيون فوتبال در حالي كه به خبرنگار دقت مي‌كرد، گفت:‌ «من آن طوري كه از ماجراهاي افشين قطبي در سال دومي كه سرمربي پرسپوليس بود، استنباط كردم، مديران اين باشگاه از او حمايت نكردند كه كار به آنجا كشيد...»
افشين قطبي در اولين تماسش با علي كفاشيان اعلام كرد كه حاضر است مثل يك سرباز در سه بازي آينده تيم‌ملي را سكان‌‌داري كند و هيچ پولي هم دريافت نكند. درست مثل محمد مايلي‌كهن که هرگز نمي‌تواند يك اپسيلون از محبوبيت افشين قطبي را داشته باشد. آنهايي كه به ورزشگاه مي‌روند، بهتر مي‌دانند افشين قطبي حتي در داربي‌ها هم از سوي هواداران استقلال مورد هتاكي قرار نگرفت. او محبوبيتش وراي رنگ‌هاست. علي كفاشيان در جلسات انتخاب سرمربي و درست در همان روزهايي كه كميته فني افشين قطبي را به‌عنوان كانديداي سوخته اعلام كرد، مقابل اعضاي هيات‌رئيسه ايستاد و از آن انرژي مثبت و حمايت مردمي صحبت كرد. حتي مهدي تاج كه غيرقابل‌ نفوذترين عضو هيات‌رئيسه فدراسيون به‌شمار مي‌رود، بر خلاف میل باطنی راضي شده بود تا افشين قطبي سرمربي تيم‌ملي باشد. اما ائتلاف شهرستاني‌ها در هيات‌رئيسه روي محمد مايلي‌كهن باعث شد تا او به‌عنوان سرمربي انتخاب شود.

علي كفاشيان پايبندي‌اش به اساسنامه را نشان داد و انتخاب سرمربي تيم‌ملي را به راي‌هاي اعضاي هيات‌رئيسه فدراسيون واگذار كرد؛ با اينكه مي‌دانست او يك بازنده خواهد بود اما زماني كه محمد مايلي‌كهن آن بيانيه‌هاي عجيب و غريب را منتشر كرد، آنقدر فضاي نااميدي و ياس بر فوتبال ايران حاكم شد كه نماينده‌هاي ايران در ليگ قهرمانان آسيا، يك به يك قرباني شدند. شايد بگوييد ليگ قهرمانان آسيا چه ربطي به انتخاب سرمربي تيم‌ملي يا رفتار او دارد؟ اما مي‌دانيد ما ايراني‌ها احساساتي هستيم. آنقدر كه حد و مرز ندارد. همانقدر احساساتي كه گاهي اوقات نمي‌دانيم چه مي‌خواهيم! همانقدر احساساتي بازي مي كنيم كه مثل هشتم آذر 76 در اوج نااميدي به جام‌جهاني مي‌رويم. همانقدر احساساتي كه از باخت‌هاي ايران در مقدماتي جام‌جهاني 2002 به خيابان‌ها بريزيم و به سر و كله هم ب‌زنيم. همانقدر احساساتي كه با شكست‌هاي تيم‌‌هاي باشگاهي و ملي‌مان سکته كنيم و از دنيا برويم. مثل همان هوادار استقلال كه پس از شكست در مقابل الاتحاد از ناراحتی قلبش ایستاد و مرد.
درست روزي كه ايران در ورزشگاه آزادي به عربستان باخت، همه انتظار داشتند در بيرون از ورزشگاه شاهد اعتراضاتي باشيم. اما انگار هواداران تيم‌ملي براي آن شكست تلخ، خودشان را آماده كرده بودند. از انرژي مثبت هيچ خبري نبود حتي كسي گريه هم نمي‌كرد. اما اكنون رئيس فدراسيون فوتبال پس از يكسال مدارا با كساني كه دور و برش بودند، تصميم گرفت تنهايي به جنگي نابرابر برود. او اكنون با انتخاب افشين قطبي، سردار لشكري كم‌تعداد شده است. ممكن است افشين قطبي در تيم‌ملي موفق نباشد اما مگر او به غير از اين سه بازي آن هم با اين وضعيت جدول فرصت ديگري دارد؟ او اگر حتي تيم‌ملي را هم به پلي‌آف ببرد، يك برنده به تمام معناست. حتي ممكن است در صورت عدم موفقيت تيم‌ملي آنهايي كه براي بركناري رئيس خوش‌اخلاق و خوش‌خنده فدراسيون فوتبال توطئه مي‌كنند و از حالا كوس جنگ را با تشكيلمجمع اضطراري فدراسيون فوتبال به‌صدا در آورده‌اند، علي كفاشيان را از مسند رياست پايين بكشند اما او قهرمان است به‌خاطر اين انتخاب. انتخابي كه همه از آن راضي هستند حتي اگر تيم‌ملي به جام‌جهاني نرود.

همه از اين انتخاب راضي هستند چون افشين قطبي با همه مربياني كه تا حال ديده بوديم، فرق دارد. همه از اين انتخاب راضي‌ هستند چون به ياد دارند افشين قطبي در هنگام پيروزي تيمش اشك شوق مي‌ريخت و در هنگام شكست چشمانش ابر بهاري مي‌شد. حالا بايد همه به‌خاطر ايران از او حمايت كنيم. او نه‌فقط به‌خاطر شناخت دو كره، بلكه به‌عنوان مربي‌اي كه مقبوليت عمومي دارد، انتخاب شده است و به دليل همان احساساتي بودن‌مان است كه افشين قطبي به كارمان مي‌آيد. باور كنيد او مي‌تواند انرژي مثبت از كنار تارتان قرمز و از اعماق وجودش به بازيكناني كه با او همدل باشند، به راحتي آب خوردن انتقال دهد. ما اگر احساساتي نبوديم، كارمان به اينجا نمي‌كشيد. پس بگذاريد با يك مربي احساساتي اما با خصوصياتي خاص اين سه مسابقه را پشت‌سر بگذاريم. افشين قطبي، ژنرال لشكر اندك علي كفاشيان به كمك نياز دارد. بياييد به اين لشكر بپيونديم. گرچه شمشيري نداريم.

پارس فوتبال