#14331 - چرا میگی سوال پرسیدن من رو دوست داری؟
زیرا به دلیل اینکه البته نه فقط من ... از بقیه هم سوالهای نوآور و جالبی میپرسی ... کلا سبک سوالات متفاوته ... البته دوستان دیگه هم دارن به همین ترتیب پیش میرن که جای بسی خوشحالیه !!!برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
2 - توی زندگی چی بیشتر از همه شادت میکنه؟
سلامتی در وهله اول ... دوم کنار هم بودن ... پول ... شغل مناسب !!! برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
3 - چی خیلی ناراحتت میکنه؟
ناراحتی دوستانم !!! و در کل کاری که طبق خواسته ام پیش نره !!! برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
4 - تنهایی رو دوست داری یا جمع رو؟
هر دوتاش ... یکمی خجالتی ام ... الان دارم سعی میکنم بهتر بشم !!! برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
5 - دوران کودکیت شیطون و بازیگوش بودی یا آروم؟
اصلا و ابدا ... کاملا آروم و حرف گوش کن !!! تمام اسباب بازیهای دوره بچگیم رو هم صحیح و سالم دارم ...!!! برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
6 - بهترین اسباب بازی دوران کودکیت چی بوده؟
یه آدم آهنی باحال که تو شکمش فیلم پخش میکنه و یه 50 تایی هم لامپ داره !!! هنوزم دارمش ... برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
7 - با پدرت راحت تر هستی با مادرت؟
البته با هردو ولی با مادر بیشتر !!! برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
8 - گوشه گیر و منزوی هستی یا بجوش و خون گرم؟
اون موقع ها کمی گوشه گیر بودم ولی الان اوضا فرق کرده !!! همش تو جمع هستم و ...برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
9 - توی چه زمینه ای اطلاعاتت بیشتره؟
الکترونیک ... کامپیوتر ... نقاشی ... آشپزی ...برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
10 - در پایان هم یه خاطره خوب از دوران کودکیت تعریف کن لطفا
البته این یه خاطره ای بده که اون موقع خیلی خیلی خوشحال شدیم ولی الان که بهش فکر میکنم میگم خدا بیامرزدش !!! کلاس چهارم دبستان بودیم ... تکالیف ریاضی رو حل نکرده بودیم !!! آقا خانم معلم سپردمون دست ناظم مدرسه ... اوه اوه اوه !!! طرف با سیم ترمز افتاد به جون دستهای نازنینمون !!!(همه از دستش آسی بودن ) وقتی کارش تموم شد تا میتونستیم نفرینش کردیم !!! که از بد روزگار دعامون مستجاب شد ... ما با مامان رفتیم مدرسه دیدیم پارچه سیاه زده ... رفتیم دیدیم تا بله !!! آقا تصادف کرده در جا ضربه مغزی شده !!! اون روز بود که بهترین روز ما بود ... کلی خوشحال شدیم ... خدا بیامرزدش ...!!! برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید






پاسخ با نقل قول
Bookmarks