Fog (05-12-07), Mehdi_Full (05-12-07)
كلاه شيطانرسول خدا( صلي الله عليه و آله) فرمود: شيطان به نزد موسي (عليه السلام ) آمددر حالي كه كلاه دراز رنگارنگي به سر داشت، كلاهش را برداشت و خدمت موسي (عليه السلام) ايستاد و به او سلام كرد.
موسي(عليه السلام) گفت: تو كيستي؟
گفت: من شيطانم.
موسي(عليه السلام) گفت: شيطان توئي؟! خدا آواره ات كند
شيطان گفت: من آمده ام بخاطر منزلتي كه نزد خداوند داري به تو سلام كنم
موسي عليه السلام به او فرمود: اين كلاه چيست؟
گفت: به وسيله اين كلاه دل آدميزاد را مي ربايم (گويا رنگ هاي مختلف كلاه نمودار شهوات و زينت هاي دنيا و عقايد فاسد و اديان باطل بوده است).
موسي گفت: به من بگو گناهي را كه وقتي انسان مرتكب مي شود بر او مسلط مي شوي؟ شيطان گفت: هنگامي كه ادمي از خودش خوشش امده و عملش را زياد بداند و گناهش را كوچك شمارد.
و حضرت رسول در ادامه فرمود : خداي عزوجل به داود عليه السلام فرمود: اي داود! گنهكاران را مژده بده و صديقان ( راستگويان و درست كرداران) را بترسان، داود عرض كرد: چگونه گنهكاران را مژده دهم و صديقان را بترسانم! فرمود: اي داود! گنهكاران را مژده بده كه من توبه را مي پذيرم و از گناه در مي گذرم و صديقان را بترسان كه به اعمال خويش خودبين نشوند، زيرا بنده اي نيست كه به پاي حسابش كشم جز آن كه هلاك باشد ( و سزاوار عذاب، زيرا از نظر عدالت و حساب عبادت بنده با شكر يكي از نعمت هاي او برابري نمي كند )
یه روزی یه کسی یه جوری یه چیزی یه جایی ...صبر داشته باش صبر داشته باش
Fog (05-12-07), Mehdi_Full (05-12-07)
|
|
1 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 1 میهمان)
Bookmarks