سلام
دوستان عزیز خیلی خوشحال شدم که همه شما رو زیارت کردم .
خیلی دوست ندارم وارد بحث های سیاسی قدیم بشم . چون مثل همون شعر ضد آواژننگی دوباره توسط دوستان محترم به قبرستان پست های پاک شده می پیونده .
البته بهتره قبل از هر حرفی بگم هر کسی از بنده بتونه یه عکس بزاره جایزه داره . برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید . البته این جا نزاره ولی بفرسته به پیام خصوصیم
و اما . تشکر و قدر دانی از آقای عمرانی به خاطر برگزاری بسیار عالی غرفه گرین . و اینکه با وجود مشکلات بسیار سعی داشتن که هیچ برنامه ای از کار ها عقب نیافته یا کنسل نشه .
و اما سفرنامه ( غم نامه ) ما رو هم بخونید از الکامپ 2008
شنبه شب متاسفانه بنده نتونسته بودم درست بخوابم . یعنی نخوابیده بودم . در حالی بود که صبح یکشنبه حدودای ساعت 9 با مجید عزیز قرار داشتیم بریم نمایشگاه .
توی همون حالت خستگی و کوفتگی بودم و ساعت یک ربع به 9 از خونه اومدم بیرون و حدودا 9:10 مجید رو سر قرار دیدم . البته من 10 دقیقه دیر رسیدم . از همونجا رفیتم به ایستگاه متروی نواب و مستقیم تا نمایشگاه .
حدودا ساعت 10 بود که رسیدیم . از درب شمالی اومدیم تو و از همون موقع خواستیم که عکس بگیریم .
از همون اول چیزای جالبی دیدیم . مثلا یه نفر یه چتر دستش بود و یه کارتون 4 وجهی رو دور بدن خودش قرار داده بود و من نفهمیدم قضیه چی بود . و خیلی چیزای دیگه ...
با کلی ذوق و شوق اومدیم جلوی در سالن 38 که یهو دیدم غرفه pro gaming از شرکت گرین نیستش . یکمی نگاه کردم گفتم شاید واقعا نذاشتنش دیگه . خوب گذشت و تصمیم گرفتیم اول برای یک عملیات اطلاعات شناسایی به غرفه 38 بریم .
رفتیم تو و چشمتون روز بد نبینه که این عملیات شناسایی از ساعت 10 صبح تا 5 بعد از ظهر طول کشید که من نفهمیدم کجای این شناسایی بود .
خلاصه اول از همه سر غرفه دریا گیر کردیم . اون دو عزیز اصفهانی که از دوستان مجید بودن و کلی وایسادیم اونجا . البته چیزای خفنی رو هم دیدیم . مثل blood rage با چیپ X58 ... یا مثل Tri SLI 260GTX . همچنین 2 تا مادر برد که برای رکورد بازی با LN2 شارژ شده بودن . البته بماند که بعدا فهمیدیم که یکی از کانتینر ها مال آقا شهریار هست .
خوب گذشت و رفتیم یه چرخی زدیم و اولین نفر که دیدیم معروفترین فرد نمایشگاه بود . و اون کسی نیست جز N@VID عزیز . خلاصه با این که قرار بود لو ندیم نتونستم جلوی خودم رو بگیرم و لو رفتیم
بعد از اون هم بقیه بچه ها رو زیارت کردیم .
مهمترین حربه ای که در این موقعیت ها زدیم این بود که در نقش یک فرد با بیماری روانی ظاهر شدم و به قصد سر کار گذاشتن ( سادیسم همینه دیگه برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ) به سراغ hand craft chassis mader عزیز رفتم . برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید . با سوال های متداول شروع کردم که شما چجوری این رو ساختی و جنسش چیه . چه وسایلی به کار بردی و چقدر هزینه کردی و این جور چیز ها . بعد هم این که توی انجمن تبلیغ حضورشون رو دیده بودم رو لو دادم و بعد هم قضیه مس و این جور کار ها . دیگه آخر ها خدا رم کرد خفم نکرد . بنده خدا رو چقدر اذیتش کردیم . ولی من همین جا حلالیت می طلبم از ایشون و بقیه دوستان .
خلاصه با این رادیو معروف ( مجید رو می گم برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ) کل سالن 38 رو 4-5 بار زیر و رو کردیم . حتی زیر فرش ها و انبار ها و ... . حتی آمار فشنگ اسلحه محافظین سالن رو هم در آوردیم .
بالا خره آقا مجید رو راضی کردیم که بریم یه سر غرفه گیگا بایت ( فقط به این خاطر که رفته باشیم . ) . خلاصه اونجا مشاهده کردیم که سه موجود خشن افتادن به جون یه مین برد ep45 gigabyte و e2200 و بدون دقت به این که " بابا آخه 70 درجه هم شد دما " در حال اور ولتاژ هستن و انتظار رکورد های نجومی دارن . آخه چقدر شما خشن هستید ؟
خلاصه بالا خره عدد 3964 رویت شد و توسط 3 دوربین ثبت و ضبط گردید . در همین حین در حال جر دادن خودم بودم که به دوستان مسئول این غرفه بفهمونم اصلا موقع بستن این 3D galaxy دقت نکردن ( ناگفته نمونه که اول از هر کسی امید عزیز با تجربه بسیار زیادشون این موضوع رو متوجه شدن . ) وگرنه حالا درسته که مال گیگابایت هست ولی دیگه 70 درجه خیلی چیز شاقیه .
گذشت و گذشت که برگشتیم به 38 . امان از دست بعضی ها که نذاشتن یه نمایشگاه رو سیر کنیم ( شوخی می کنم ها . ناراحت نشی . )
وقتی رسیدیم دو نفر اصفهانی عزیز در حال ترکوندن e8500 و اون یکی رو هم یادن نیست بودن . راستی . در همین موقع ها بود که حضرت دایی رو مشاهده کردیم . ایشون واقعا هنوز هم به همون AMD گیر داده و حتی حاضره شرط بندی کنه .
خلاصه . آخرش هم با استفاده از مطالب آقا حقدوست در غرفه گرین بسی مستفید شدیم . و اما . با آقای حمید ناجی هم ملاقات کردیم و به شدت خورسند گشتیم .
دیگه تقریبا همش تکراری بخوام بگم .
ولی این میمونه که برگشتنه رو با علی آقا رضایی عزیز به سمت رسالت مراجعت کردیم و بنده پس از رسیدن به منزل محلت پیدا نکردم و افتادن همانا و خواب به خواب رفتن همانا .
راستی . یه چیزی رو توی یکی از پست های صفحه 4 که اگه اشتباه نکنم پست 35 بود دیدم واقعا شاخ در آوردم .
streame عزیز . آب یه ماده قطبیه . نیتروژن مایع یه ماده ناقطبی . پس در صورتی که با هم در یک ظرف باشن مخلوط نمیشن . چگالی هاشون هم به صورت نجومی فرق می کنه . حالا موقع مخلوط کردن این ها چه اتفاقی می افته ؟ معلومه . نیتروژن میاد روی آب . و به صورت غل غل زدن به سرعت بخار میشه و گرمای آب رو میگیره . بعد از مدتی اگه نیتروژن به اندازه کافی باشه ممکنه حتی ببینید که آب از فصل مشترکش با نیتروژن داره یخ میزنه . حالا این چجوری ممکنه که فروشنده تقلب کنه و 10 درصد آب به نیتروژن اضافه کنه . ضمنا . اگه نیتروژن ذره ای ناخالصی پیدا کنه به سرعت تبخیر میشه و از دست میره .
فعلا
Bookmarks