کاریکلماتور جملاتی پرمحتوا، کوتاه و همراه با شوخطبعی است که گاهی به جمله قصار میماند، گاهی به شعر شانه میزند و شاید بتواند تبدیل به ضربالمثل شود.
اولین کتاب کاریکلماتور پرویز شاپور را انتشارات «نمونه» در سال ۱۳۵۰ به چاپ رساند، که در برگیرنده طرحها و نوشتههای شاپور از سال۱۳۳۷ تا ۱۳۵۰ بود او همچنین حدود ده کتاب دیگر نیز به چاپ رسانده که بیشتر آنها کاریکلماتور است.
در اینجا نمونههایی از کاریکلماتورهای پرویز شاپور را بخوانید:
«سنجاق تنها چیزی از آهن است که برای وصل آمده نه فصل»
«اگر خودم هم مثل ساعتم جلو رفته بودم حالا به همه جا رسیده بودم.»
«برای اینکه پشهها کاملن ناامید نشوند، دستم را از پشهبند بیرون میگذارم.»
«اگر بخواهم پرنده را محبوس کنم، قفسی به بزرگی آسمان می سازم.»
«گربه بیش از دیگران در فکر آزادی پرندهی محبوس است.»
«به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد.»
«هر درخت پیر، صندلی جوانی میتواند باشد.»
«به عقیده گیوتین، سر آدم زیادی است.»
«جارو، شکم خالی سطل زباله را پر می کند.»
"سازمان اسناد و کتابخانه ملی"
Bookmarks