خدا یا خداوندا به امید تو نه به امید خلق روزگار:1. (23):
Printable View
خدا یا خداوندا به امید تو نه به امید خلق روزگار:1. (23):
آزمودم دل خود را به هزاران شیوه
هیچ چیزش به جز از وصل تو خشنود نکرد
الهی من غريبم و ذكر تو غريب. ومن با ذكر تو الف گرفته ام؛زيرا كه غريب با غريب الف گيرد.
خدایا امتحان که میگیری هوای ما رو داشته باش ، مردودمون نکنی ها :1. (38):
الهی من جز تو کسی رو ندارم که مراقبم باشه و به تمام گناهانم آگاهی خودت هوامو داشته باش آخدا .
خدایا ما رو به خودمون وا مگذار که دیگه کارمون زاره.:1. (28):
خدايا
چه تنگ و تيره تار است راهي كه دلالت تو درآن نيست و چه روشن و چه حقيقت‌نما و منير، راهي كه هدايت تو در آن است .
خدايا
ما را ازظلمات راه‌هاي ضلالت، نجات‌بخش و به روشناي طريق هدايت خويش راهنمايي كن .
واي بر من، با جهاني شرمساري كي توانم
تا بدرگاهت بر آرم نيمه شب دست نيازي؟
با چنين شرمندگيها، كي زدست من بر آيد
تا بجويم چاره ي درد دلي از چاره سازي؟
خدايم ،خدايم، آه اي خدايم
صدايت مي‌زنم بشنو صدايم
شكنجه‌گاه اين دنياست جايم
به جرم زندگي اين شد سزايم
آه اي خدايم بشنو صدايم
مرا بگذار با اين ماجرايم
نمي‌پرسم چرا اين شد سزايم
آه اي خدايم بشنو صدايم
گلويم مانده از فرياد و فرياد
ندارد كس غم مرگ صدا را
به بغض در نفس پيچيده سوگند
به گلهاي به خون غلطيده سوگند
به مادر سوگوار جاودانـــــه
كه داغ نوجوانان ديده سوگند
خدايا حادثه در انتظار است
به هر سو باد وحشي در گذار است
به فكر قتل عام لاله‌ها باش
كه خواب گـل به گـل كابوس خار است
خدايم اي پناه لحظه‌هايم
صدايت مي‌زنم با گريه‌هايم
صدايت مي‌زنم بشنو صدايم
الهي در شب فقرم بسوزان
ولي محتاج نامردان مگردان
عطا كن دست بخشش همتم را
خجل از روي محتاجان مگردان
الهي كيفرم را مي‌پذيرم
كه از تو ذات خود را پس بگيرم
كمك كن تا كه با ناحق نسازم
براي عشق و آزادي بميـــرم
خدايم اي پناه لحظه‌هايم
صدايت مي‌زنم با گريه‌هايم
صدايت مي‌زنم بشنو صدايم
آه ای خدایم ...
نمیدانم کدامین دست مرا از درگاه تو جدا کرد
نمیدانم کدامین گناه به دستان من زنجیر زد
نمیدانم کدامین سکوت در تنهایی من شکست
ولی خوب میدانم که با همه تنهاییم جز تو خدایی ندارم