reza76622201 (16-01-10)
درخت پير تن من، دوباره سبز مىشود
هرچه تبر زدى مرا، زخم نشد، جوانه شد
{ايرج جنتى عطائى}
reza76622201 (16-01-10)
ديشب تو کجا بودي من خواب تو را ديدم
بين همه گلها از شاخه تو را چيدم
مژده اي دل که مسيحا نفسي مي آيد
که ز الفاظ خوشش بوي کسي مي آيد
در اين درگه که که که که که که که شود ناگه
مشو غره به امروزت که از فردا نيي آگه
(دوستان چرا شرکت نمي کنند؟؟؟)
|
هر آهوئي به هر چمني ميچرد ولي *** آن آهوئي که در چمن او چريده نيست !
reza76622201 (07-02-10)
ترسم اينه که رو تنت جاي نگاهم بمونه
يا روي گوشه چشات غبار آهم بمونه
تو پاک و ساده مثل خواب حتي با بوسه ميشکني
شکل همه آرزوها تجسم خواب مني
hadi-_-maker (07-02-10)
يک اميري زان اميران پيش رفت *** پيش آن قوم وفا انديش رفت
گفت اينک نايب آن مرد من *** نايب عيسي منم اندر زمن
....
نا آمدگان اگر بدانند که ما
از دهر چه میکشیم نیایند دگر
وقتی که حرف میزدی نفس نمیکشیدم، میترسیدم که حتی یک کلمه رو از دست بدم...
روز مرگم هرکه شيون کند از دور و برم دور کنيد
همه را مست و خراب از مي انگور کنيد
مزد غسال مرا سير شرابش بدهيد
ديری است كه دلدار پيامی نفرستاد
ننوشت سلامی و كلامی نفرستاد
|
1 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 1 میهمان)
Bookmarks