واي بر مرغ اسيري كه تو صيدش كردي
بينوا غرغه به خون است بزن تير خلاص
واي بر مرغ اسيري كه تو صيدش كردي
بينوا غرغه به خون است بزن تير خلاص
کاش ! قلبم درد تنهايي نداشت سينه ام هرگز پريشاني نداشت
کاش! برگهاي آخر تقويم عشق حرفي از يک روز باراني نداشت
کاش! مي شد راه سخت عشق را بي خط پيمود و قرباني نداشت
my weblog
1 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 1 میهمان)
Bookmarks